روابط فرهنگی، اقتصادی و آموزشی را به پیوندهای اجتماعی گره نزنیم و روابط همسران را با یکدیگر و با فرزندان، جدا از رابطههای اجتماعی به شمار آوریم. همه اینها در ظرف اجتماع و روابط ارادی و اختیاری انسانها با یکدیگر پدید میآیند و همه آنها در قالب روابط و کردارهای متقابل اجتماعی شکل گرفته، از باورها و گرایشها برخاسته است؛ نکتهای که جانمایه و مفهوم ارتباط اجتماعی است.
قرآن و روابط اجتماعی
دين مبين اسلام، و قرآن به مثابه شالوده آن، به اجتماع و روابط اجتماعی، با نگاهی فراگير و دقيق نگريسته است. قرآن برای اجتماع، حيات و زندگی و هلاکت و نابودی قائل است و بقا و تلاش امتها را براساس قوانينی ثابت و بیتغيير و در موعد مقرر و اجل تعيينشده میداند. قرآن، اولين و اصلیترين سند دين اسلام میفرماید: (وَ لِكُلِّ اُمَّةٍ أجَلٌ فَإِذَا جاءَ أجَلُهُمْ لا يَسْتَأخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ)۱«هر امّتی را اجلی است و چون اجلشان دررسد، نه ساعتی از آن تأخير میكنند و نه پيشی میگيرند»؛ و نیز (وَ ما أهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلّا وَ لَها كِتَابٌ مَعْلُومٌ * ما تَسْبِقُ مِنْ اُمَّةٍ أجَلَهَا وَ ما يَسْتَأخِرُونَ)۲«هيچ قريهای را هلاك نكرديم مگر آنكه اجل معيّنی داشتند. هيچ امّتی از اجل خويش نه پيش میافتد و نه پس میماند».
قرآن بهگونهای عمومی و کلی، تحقق بسياری از فرمانها و آموزههای خود را به شکل اجتماعی خواسته است. سفارش به صبر اجتماعی
در کنار صبر فردی و نیز مرابطه همگانی در آیه آخر سوره آل عمران: