179
روابط اجتماعی از نگاه قرآن

گفتنی است اطاعت از بزرگان، گاه از بزرگان و رئيسان زنده و حاضر نيست، بلکه متوجه پيشينيان و تقليد کورکورانه از آن‌ها می‏شود که آن نيز اطاعتِ نکوهيده است و قرآن به مذمت آن پرداخته است. قرآن کريم با روانکاویِ اين مقلدان کوردل، خوشگذرانی و غرق در ناز و نعمت و خوشی بودن و يا همان اتراف و مرفه بودن را دليل اين اطاعت يا ادعای اطاعت می‏خواند و در آيات ۲۲ و ۲۳ سوره زخرف می‏فرمايد: (بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی اُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلی آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ. وَ كَذلِكَ ما أرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ في‏ قَرْيَةٍ مِنْ نَذيرٍ إِلّا قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی اُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلی آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ)«بلكه آن‌ها گفتند: همانا ما پدرانمان را بر آيينی يافته‏ايم، و حتماً ما نيز بر اثر پيروی آن‌ها راه‌يافته‏ايم. و همين گونه ما در هيچ مجتمعی پيش از تو [نيز، پيامبر] بيم‏دهنده‏ای نفرستاديم جز اينكه مردمان خوش‌گذران آن‌ها گفتند: ما پدرانمان را بر آيينی يافته‏ايم و ما بر پی آن‌ها رهرويم».

علامه طباطبايی، در الميزان به اين مسئله اشاره کرده و گفته است: انتساب اين سخن به مترفان، نشان می‏دهد که اتراف و در نعمت غنودن، آنان را به تقليد و سرچرخاندن از حقيقت می‌کشاند.۱ بنابراین، چشیدن مزه نعمت و رفاه، دهان طمع را می‏گشايد و چشم حقيقت‌بين انسان را می‏بندد و بصيرت دل را می‏برد و او را به نگهداری وضع موجود فرا می‌خواند و در تنگنایی از تقلید و دویدن در پی گذشتگان نگاه می‏دارد و او را به خيال رهيافتگی، سر به فرمان هوس خويش می‌نماید و به پای همان هوا و هوس، قربانی می‏کند.۲

1.. الميزان: ج۱۸، ص۹۳.

2.. (فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أوْ كَفُورا)؛ «پس برای فرمان پروردگارت (در عمل و ابلاغ و پياده كردن آن در جامعه) صبر كن، و از هيچ گنهكار يا كفرورزنده و كفران‏كننده‏ای از آنان اطاعت مكن...» (انسان: ۲۴).


روابط اجتماعی از نگاه قرآن
178

بصفوكم كدرهم، وخلطتم بصحتكم مرضهم، وأدخلتم في حقكم باطلهم، وهم أساس الفسوق۱؛
هان! بپرهيزيد، بپرهيزيد از فرمانبری مهتران و بزرگانتان كه به حسب و نسب خود می‏نازند و بدين سبب خود را برتر از ديگران می‏پندارند... از اين بی‌بتّه‏های مدّعی بزرگی، كه آب تيره آنان را با آب زلال خود نوشيديد و بيماري‌شان را به سلامتی خود درآميختيد و باطلشان را به حق خود راه داديد و بنياد گناهان‌اند، اطاعت نكنيد.

گفتنی است اين آيه و روايات ناظر به آن، مبنای نظريه سياسی شيعه درباره حکومت و رياست است. شيعه می‏گويد رياست، به کسی مشروعيت نمی‏بخشد و بزرگی فرد، وجوب اطاعت نمی‏آورد و مردم نمی‏توانند به دليل آنکه کسی بزرگ‌تر و دارای رياست است، از او فرمان ببرند و فرمان الهی را زير پا نهند. در کتاب عيون اخبار الرضا علیه السلام که به ذکر روايات امام رضا علیه السلام پرداخته است می‏خوانيم که پيامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «من أرضی سلطانا بما يسخط الله خرج عن دين الله عز وجل؛۲ كسی كه برای خشنود كردن حكمرانی، كاری كند كه خداوند به خشم آيد، از دين خداوند عزّ وجلّ خارج شده است». از زبان امام علی علیه السلام نیز چنين می‏خوانيم: «لا دين لمن دان بطاعة المخلوق ومعصية الخالق؛۳ كسی كه به فرمانبری از مخلوق و نافرمانی از خالق گردن نهد، دين ندارد».

1.. ميزان الحکمة، ح۱۱۳۰۹. نیز، ر.ک: نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲.

2.. عیون اخبار الرضا۷، ج۲، ص۷۴، ح۳۱۸.

3.. همان، ص۴۷، ح۱۴۹.

  • نام منبع :
    روابط اجتماعی از نگاه قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 17088
صفحه از 228
پرینت  ارسال به