165
روابط اجتماعی از نگاه قرآن

به خواست خدا شما را به راه بهشت می‏برم، هرچند راهی پررنج و پرمرارت باشد». امام علی علیه السلام می‏داند که طی راه دشوار است و بهشت
سعادت، جز با تحمل دشواری‏های راه به دست نمی‏آيد و ازاين‌رو پيشاپيش هشدار می‏دهد تا کسانی که راه را نمی‏شناسند، پيوند خويش را در ميانه راه نگسلند. شايد اينجا پرسشی رخ بنمايد: چرا از ميان اين‌همه انسان‏های شايسته و درست‏کردار که گرداگرد پيامبر رحمت صلی الله علیه و آله حلقه زده بودند، فقط اين چند تن، از علی علیه السلام تا مهدی(عج) شايستگیِ برقراری پيوند رهبری دارند؟ چرا ديگر ياران و اصحاب باوفای پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله مانند ابوذر، مقداد، عمار، ياسر و پيروان و فرزندان خلف آن‌ها چنین استحقاقی ندارند؟ البته اينجا مجال بحث عقيدتی و کلامی نيست؛ اما با استناد به آيه ۳۵ سوره يونس که می‌فرماید: (قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَی الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أفَمَنْ يَهْدِي إِلَی الْحَقِّ أحَقُّ أنْ يُتَّبَعَ أمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أنْ يُهْدَی فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ)«بگو: آيا از اين بتان شما كسی هست كه به حق راه نمايد؟ بگو: خدا به حق راه می‌نمايد. آيا آن كه به حق راه می‌نمايد، به متابعت سزاوارتر است يا آن كه به حق راه نمی‌نمايد و خود نيز نيازمند هدايت است؟ شما را چه می‌شود؟ چگونه حكم می‌كنيد؟». چنین می‏گوييم که اصحابی مانند سلمان و ابوذر نيز هدايت‌يافته بوده‏اند و در راه قرار داشته‏اند و بی‌گمان همنشين ائمه: و پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بهشت جاويد هستند، اما آن‌ها هدايت‌يافتگانی بودند که هدايتشان با پيامبر صلی الله علیه و آله و ائمه: و در رأس آن‌ها، امام علی علیه السلام بوده است، نه هدایتی مستقیم و از جانب خدای متعال؛ درحالی‌که آيه مزبور، کسی را شايسته هدايت کردن و پيروی شدن می‏داند که خودْ هدايت می‏کند، بی آنکه محتاج هدايت انسانی ديگر باشد. آيه شريفه،


روابط اجتماعی از نگاه قرآن
164

تا بدهکار و درمانده نشویم. از‌اين‌رو فقط رهبری کسانی مقبول می‏شود و رابطه پيروی و فرمانبری با کسی ايجاد می‏شود که بتواند ما را از ميان سنگلاخ‏های جاهليت کهنه و نو، به دشت سرسبز سعادت برساند و خود راه را یافته و رفته باشد يا از طريقی ديگر، آن را بشناسد. اگر اين اصل منطقی، یعنی راه‌بلدبودن راهنما پذيرفته شود، آنگاه در اين دنيای خاکی، فقط بر رسولان پيام‏آور خداوند و اوصيا و اوليای راه‌شناس آنان و هر کسی که به آنان متصل باشد تطبيق می‏يابد. پس گروه دوم، اوصيای راه‌بلد و جانشينان عالِم و آگاه پيامبران الهی هستند.

۲. امامان:

يکی از اوصاف امامان:، هدايت‌کنندگانِ هدايت‌شونده، یعنی راهنمایانِ رهیافته است.۱ اين بدان معناست که آنان راه را يافته‏اند و می‏توانند راه را به ما نيز بشناسانند. شرط اول راهبری انسان‏ها، شناخت راه است؛ اما اين شرط لازم است و با همه اهميت و لزومش، برای آنکه ما، سر به دامان اطاعت کسی بگذاريم، کافی نيست. آن سوی رابطه اجتماعیِ رهبری و اطاعت، بايد کسی قرار گيرد که بتواند ما را به راه فرا بخواند و راه را به ما بنماياند و همپای ما همه مراحل راه را بپيمايد و همه موانع مسير را بزدايد و دست ما را بگيرد، اما پای را نگيرد. چه زيبا امام علی علیه السلام خطاب به اهالی بصره می‏فرمايد: «إن أطعتموني فإني حاملكم إن شاء الله علی سبيل الجنة، وإن كان ذا مشقة شديدة ومذاقة مريرة؛۲ اگر اطاعتم كنيد،

1.. ر. ك: دعای امام سجّاد علیه السلام در روز عرفه:«اتوسل اليك بالائمة: الذين اخترتهم لسرّك... وجعلتهم هداة مهديين».

2.. ميزان الحکمة، ح۱۱۲۹۵.

  • نام منبع :
    روابط اجتماعی از نگاه قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 16959
صفحه از 228
پرینت  ارسال به