روشن شد که آيه شریفه به روی برتابيدن و کنارهگيری مطلق از منکران فرمان نمیدهد، بلکه روی برتافتن از آنان را تا هنگامی که در اين انکار و ستم خود غرقاند و تا زمانی که به اين کار مشغولاند، فرمان داده است. به سخن دیگر، آيه فرمان به قطع همیشگی ارتباط اجتماعی نمیدهد و در صدد سختگيری بر مؤمنان و پرهيز دادن آنان از هرگونه ارتباط با اين دسته افرادِ منکر آيات الهی و معصيتکار نيست، بلکه میفرمايد ارتباط کوتاه همنشينی تا زمانی مشروعيت دارد که همنشينان، با آيات الهی درنيفتاده و منکر حقيقت نشده باشند و اگر اقدام به چنين کار زشت و ستمکارانهای کردند، آنگاه برای مدتی کوتاه اين ارتباط را قطع کنيد و در همان چند ساعت به درازا کشيدن مجلس آنان، از شرکت در آن خودداری کنيد و البته اگر میتوانيد بمانيد و بهخوبی دفاع و حق را روشن کنید، مشکلی نيست و پس از تمام شدن مجلس نيز وظيفهای در قطع ارتباط نداريد و اگر احساس میکنيد، میتوانيد با ارتباط فردی و بعدی، فردی را از ميان آن جمع هدايت کنيد، اشکالی در برقراری ارتباط خارج از آن فضا نيست.
همنشینان
آنچه گذشت، مجلسهايی بود که نبايد در آنها شرکت میجستيم؛ مجلسهايی که در یک عنوان کلی میگنجند: مجالسی که خداوند در آنها نافرمانی میشود و ما قادر به تغيير و اصلاح آن نيستيم. در اين سو، مجلسهايی وجود دارند که به شرکت در آنها سفارش و برقراری پیوند با آنها مجاز و بلکه توصیه شده است. اگر برای آیه شریفه، مفهوم مخالف تصور کنیم، آنگاه هر مجلسی که خداوند در آنها ياد و بزرگ