سخنی ديگر وارد شوند؛ وگرنه شما نيز همانند آنهاييد. بهيقين خداوند منافقان و كافران، همگی را در دوزخ گرد خواهد آورد».
بنا به روايات تفسيری ذيل آيه، هر مجلسی که در آن حقی انکار میشود، یا زبان به بدگويی از اهل حق و حقيقت گشوده میگردد، يا از مؤمنی غيبت میشود، مصداق اينگونه مجالس است و نهی و بازداشتن تصريحشده در هر دو آيه، آن را دربر میگيرد. اين خط قرمز ارتباطات اجتماعی است که هرگاه کسی نتواند جلوی نافرمانی خداوند و گناهان بزرگی مثل کفر و انکار حق، و غيبت را در مجلسی بگيرد، نبايد به آن مجلس برود و اگر پس از شرکت جستن متوجه شد، بايد برخيزد و برود و به تصريح آيه شريفه ۶۸ سوره انعام، اگر غفلت کرد و شيطانْ برخاستن و رفتن را از ياد او برد، بايد هر لحظه که به ياد آورد و از غفلت بيرون آمد، برخيزد و برود.
یک سؤال
شايد اين سؤال به ذهن بيايد که چگونه اين مسئله با ارتباط اجتماعی سازگار است. چگونه اسلام که خودْ توصيه دارد با همگان مهربان و مرتبط باشيد، در اينجا به گسستن همين رابطه کوتاهمدت فرمان میدهد؟! شايد کسی احتمال دهد که اصلاً آيه سوره انعام متوجه شخص پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله است و معلوم نيست عموميت داشته باشد و تنها پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله مکلّف به بريدن اين ارتباط بوده است، نه آنکه لازم باشد همه مسلمانان اين کار را انجام دهند. خوشبختانه آيه صد و چهلم سوره نساء اين احتمال را رد کرده و خطاب را عام و با صیغه جمع آورده است. این آیه شریفه با اشاره به آيه ۶۸ سوره انعام که پیشتر نازل شده است،