93
روابط اجتماعی از نگاه قرآن

واکنشی بايد نشان بدهم؟ آيا لحظات در صف ايستادن، در مترو نشستن، در اتوبوس بودن یا گم شدن در شلوغی جمعيتی که از عرض خيابان می‏گذرند، بدون هيچ ارتباط اجتماعی می‏گذرد؟ آیا در این میان گاه حوصله یکدیگر را تنگ نمی‌کنیم؟ آيا رابطه شاکی و کسی که از او شکايت شده است، رابطه اجتماعی نيست و آیا در این عرصه گاه بی‌انصافی و ناحقی نمی‌شود؟ اگر به کسی که صادقانه خدمت کرده، اتهامی نادرست وارد کنند، بايد برآشوبد و با جوش و خروش، خود را در ديده ديگران ظالم بنماياند؟ آیا برآشفتن و آنگاه سخنان تند گفتن او، به اتهام‌زننده کمک نمی‌کند که با بردباری تصنّعی، خود را مظلوم جلوه دهد؟ آيا گاه بر ما لازم نمی‏آيد که کسی را اندرز دهيم و او را به راه درست بخوانيم و از افرادی بخواهيم که به حق گردن نهند؟ اگر اين کسان در برابر ما لجوجانه ايستادند و بر مواضع نادرست خود، اصرار ورزيدند و نه تنها تسليم نشدند، بلکه برآشفتند، چگونه ارتباط با آن‌ها را استمرار بخشيم؟ آيا کافی است که بگويیم: وظيفه خود را انجام دادم و از اينجا به بعد، اختيار با شماست و شما را به خدا می‏سپارم و من به راه خود می‏روم و شما به راه خود برويد؟

عرصه دیگر آنجاست که بدون جرم و کار خلاف، ما را جريمه کنند؛ خواه به‌اشتباه، و خواه با قصد آزار و ضربه زدن. بی آنکه تند رفته باشيم، قبض جريمه پليس به منزلمان بيايد؛ چرا که پلاک ما به‌اشتباه ديده شده است. يا فرزند ما را به دفتر مدرسه احضار کنند؛ چرا که دانش‏آموزی حسود، از او پيش ناظم مدرسه، سعايت و سخن‌چینی کرده است. ارتباط ما در اين موقعيت با افراد مختلفِ درگير اين وضعيت چگونه سامان می‏يابد؟ اگر حق ما پايمال شد و آن را در جيب و کيسه ديگران ديديم، و اگر کسانی با زور و تزوير، حق ما را ربودند، چگونه با آن‌ها روبه‌رو شويم؟


روابط اجتماعی از نگاه قرآن
92

عرصه بردباری

همه ما در پی جلال و زيبايی و کمال و توانايی هستيم. هيچ کس زشتی و ناتوانی را نمی‌پسندد و همه خواهان افزايش محبوبيت خويش و کاهش دافعه‏های فردی به منظور ارتباط‏های بيشتر و پيوندهای عميق‏ترند. يکی از کارکردهای مهم اخلاق، توسعه همين رابطه‏ها و گرم کردن اين‌گونه پيوندهاست. اما ارتباطات اجتماعی منحصر به دوستی و خويشاوندی و همسايگی نيست. ما از بامداد تا شامگاه با ده‌ها نفر روبه‌رو می‏شويم و با گونه‏های متفاوتی از برخوردها، اخلاق‏ها و نگاه‏ها، تعامل داريم. اين آدم‏های متفاوت و گوناگون، از ما انتظارات مختلف دارند و ما نيز گاه از آن‌ها توقّعات متعدد داريم. گاه برخی انتظار احترام دارند و ما بی‏توجه می‏گذريم، و گاه ما توقع تکريم داريم و بی‏حرمتی می‏بينيم. گاه پرسش نرم و آراممان بی‏پاسخ می‏ماند و گاه سخن حق‌مدارانه‏مان، با تندی و سخن بی‏منطق خُرد و لِه می‏شود. بعضی وقت‏ها از تعرّض کلامی ديگران بی‏بهره نمی‏مانيم و در این وقت است که به‌اصطلاح از کوره درمی‏رويم و مسلسل‏وار الفاظی بر زبان می‏آوريم که در حالت عادی، نه می‏گوييم و نه خود قبول داريم و ساعتی بعد و در پايان کشمکش خيابانی يا خانگی، پشيمان می‏نشينيم و از برخوردمان اظهار تأسف می‏کنيم و آه حسرت می‏کشيم که چگونه فلانی را از خود رنجاندم و چرا بامداد زيبايم را بر خود و دیگری تلخ کردم؟!

راستی نسخه درمانگر ارتباطی که يک سوی آن، با تلخی و تندی آغاز کرده چيست؟ اگر کسی به من با همه کهنسالی‏ام، با همه استادي‌ام، با همه احترام و شخصيتی که برای خود قائلم، توهین کند يا در صف اتوبوس و خرید، مرا دور براند و با آرنج به پهلوهايم فشار دهد، چه

  • نام منبع :
    روابط اجتماعی از نگاه قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 16983
صفحه از 228
پرینت  ارسال به