خوشبختی را نخواهد ديد. مرور ادعيه معصومين در اين عرصه، ما را با آنچه خانواده سالم و ديرپا لازم دارد، آشنا میسازد.۱
آسيبشناسی خانواده
خانواده به مثابه نخستين و مهمترين كانون اجتماعی، همواره و در همه ابعاد، کانون توجه اديان توحيدی بهويژه دين اسلام بوده است. خانواده و نهادهای پرارزش دیگر، در معرض آسيبها و آفتهايی قرار میگيرد و استواری، پويايی و سلامت آن تهديد میشود. راهبران رهيافته بشر و معصومان دلسوز انسان، رهنمودهايی برای رهيدن از اين خطرها، در پيشديد ما نهاده و عوامل و رفتارهای تهديدكننده خانواده را بيان داشتهاند. اين هشدارها شدّت و ضعف دارد؛ اما همگی در جهت آگاهیبخشی به انسان و برانگيختن او به مقابله با آنها يا جلوگيری از پيدايش آنهاست. ما اين عوامل را به سه دسته تقسيم كردهايم: عوامل بيرونی و عوامل درونی كه خودْ به دو سوی رابطه زناشويی، يعنی شوهر و زن مربوط است.
گفتنی است هر چند برخی از اين عوامل، بهتنهايی و يكباره، به جدايی و ازهمپاشيدگی منجر نمیشوند، به مثابه بخشی از علل ازهمپاشيدگی خانواده، با وزنهايی متفاوت ايفای نقش میكنند. جالب توجه آنكه بسياری از آنچه در پی میآيد، با پژوهشهای ميدانی در اين حوزه سنجيده شده است. اين پژوهشها، گستره وسيعی از كارهای ميدانی، تحقيقات آماری و جامعهشناختی را دربر میگيرد و خوشبختانه