81
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

او در مرحله زبان، مخالفت خود را ابراز می‏کند و در مرحله قلب، با شناخت خود همسو است. امّا پیروان دیدگاه دوم معتقدند که عقد القلب، فعل اضطراری انسان نیست، بلکه فرد می‏تواند به چیزی که شناخته است، تدیّن نورزد و دست به انکار قلبی بزند؛ نه صرفاً انکار زبانی. این اختلاف، یک نزاع مبنایی در باب کیفیت اختیاری بودن افعال است.

در نقد نظریه اوّل باید گفت: اراده همان‌گونه که در مرحله معرفت حضور دارد ـ چنان‌که پیروان نظریه اوّل آن را می‏پذیرند  ، در مرحله تصدیق و میل و عمل بیرونی نیز وجود دارد؛ زیرا علاوه بر دلالت وجدان و علم حضوری، می‏توان به تعلّق امر و نهی و ثواب و عقاب به آن‌ها استشهاد نمود. آیات بسیاری در قرآن کریم، افعال تفکّر، تعقّل، تذکّر و اعتبار را ستوده و بدان‌ها امر کرده‏اند و کسانی را که تفکّر و تعقّل را ترک می‏کنند، نکوهیده‏اند.۱ در این باره، روایات بسیاری نیز وجود دارد. همچنین، آیات قرآنی بسیاری، مؤمنان را به اجتناب از گمان تکلیف کرده و برخی گمان‌ها را نیز گناه شمرده است.۲ در مورد حضور اراده در میل نیز باید به نمونه‏هایی اشاره نمود که برای آن‌ها وعده عقاب داده شده است. قرآن کسانی را که به اشاعه فحشا در میان مؤمنان علاقه دارند، به عذاب دردناک بیم می‌دهد۳ و یا از دوستی با دشمنان خدا نهی می‏کند۴ و یا برای کسانی که به لقای خدا امید ندارند و به زندگی دنیا خشنودند، کیفر آتش در نظر می‏گیرد.۵ در مورد اختیاری بودن اراده نیز باید به آیات و احادیثی اشاره نمود که در آن‌ها از اراده، به صورت یکی از افعال انسان یا خدا سخن به میان آمده و به اراده‏های مختلف حسن و قبح، امر و نهی، یا حتّی کیفر و پاداش تعلّق

1.. ر.ک : سبأ: آیۀ ۴۶، نور: آیۀ ۶۱ ، جمعه: آیۀ ۱۰، اعراف: آیۀ ۲۰۵، حشر: آیۀ ۲.

2.. حجرات: آیۀ ۱۲.

3.. نور: آیۀ ۱۹.

4.. ممتحنه: آیۀ ۱.

5.. یونس: آیۀ ۸.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
80

نقد و بررسی

در اوّلین استدلال اقامه شده برای اثبات وجوب نفسیِ معرفت عقلی، این پیش‌فرض لحاظ شده است که اعتقاد، نتیجه قهری شناخت است؛ در حالی که اگر در خصوص تصدیق ذهنی این پیش‌فرض پذیرفته شود، در مورد تصدیق قلبی که عملی اختیاری است، این پیش‌فرض قابل قبول نیست. با مراجعه به وجدان، درمی‏یابیم که با فهم درستیِ یک مطلب، می‏توانیم نسبت به آن عقد القلب پیدا کنیم. به همین دلیل است که ایمان به خدا، بلکه تصدیق قلبی نسبت به هر حقیقتی، واجب است. دلیل کفر کافران نیز عدم عقد القلب نسبت به خدا و دین است، نه صرفاً عدم بیان اعتقاد به خدا یا نشناختن خدا. چون عدم بیان اعتقاد، صرفاً دروغ است نه کفر، و نشناختن واقعیت نیز باعث کفر نمی‏شود. در احادیث نیز یکی از واجبات قلب، «عقد القلب» ذکر شده است.۱

به عبارت دیگر، کسانی که معرفت را واجب اصیل می‌دانند، با توجّه به این دلیل در صددند اثبات نمایند که تدیّن، نتیجه قهری و غیر ارادیِ علم و شناخت است و به همین جهت نیز تکلیف، به علم تعلّق گرفته است؛ امّا می‏توان این استدلال را نقد کرد.۲ توضیح این‌که پیروان هر دو دیدگاه، قبول دارند که معرفت۳ و یا تذکّر به معرفت،۴ امری اختیاری است؛ ولی اختلافشان در این است که آیا تدیّن نسبت به متعلّقِ شناخت، اختیاری است یا اضطراری؟. پیروان دیدگاه اوّل معتقدند نمی‏توان چیزی را شناخت ولی به متعلّق آن عقد القلب، پیدا نکرد و از تدیّن‌ورزی بدان ممانعت کرد و اگر کسی خلاف شناخت خود را به زبان آورَد، حاکی از تدیّن‌ورزی بر طبق گفتارش نیست، بلکه

1.. کلينى، الکافی: ج۲ ص۳۴ و ۳۵ و ۳۷ و ۳۹.

2.. جهت اطلاع بیش‌تر دربارۀ نقش اراده در افعال و مراحل مختلف حضور اراده در مبادی افعال، ر.ک : برنجکار، «حضور اراده در مبادی عمل» ص۳۴ ـ ۴۵.

3.. بر اساس دیدگاه اکتسابی بودن معرفت.

4.. بر اساس دیدگاه اضطراری بودن معرفت.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23719
صفحه از 435
پرینت  ارسال به