401
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

ذیل بحث کاربست عقل ابزاری در استنباط آموزه‏های اعتقادی، در مبحث «رفع تعارض» به این بحث و کیفیت تعامل اندیشمندان اسلامی با این نصوص اشاره شد.

۳. تتبّع ناقص

یکی از آسیب‏های پیشِ روی پژوهشگر در عرصه اعتقادات، تتبّع ناقص در متون وحیانی است. گاه اتّفاق می‏افتد که پژوهشگر به صرف دست‌یابی به چند روایت، بدون آن‌که جست و جوی کاملی در روایات داشته باشد تا از ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقیّد و… خبردار شود، دست به استنباط و استخراج گزاره‏های اعتقادی می‏زند و آن را به دین نسبت می‏دهد. در صورتی که اگر کل‌نگر و جامع‌نگر بود، چنین خطایی از وی رخ نمی‏داد.۱

ذیل بحث کاربست عقل ابزاری در استنباط آموزه‏های اعتقادی، در مبحث جامع‌نگری و قرینه‌یابی، به نمونه‏ای از بحث حاضر اشاره شده است.

۴. اخباری‌گری

مقصود از اخباری‌گری، فروکاستن از جایگاه منابعی همچون عقل و قرآن در استنباط و در مقابل، بالا بردن جایگاه روایات در استخراج گزاره‏های دینی است. اخبارگرایان با این رویکرد، دست به استنباط گزاره‏های دینی می‏زدند. آن‌ها به بهانه‏های مختلفی همچون اختصاص خطابات قرآنی به ائمّه علیهم السلام و خطاپذیری عقل، دست به دامن روایات می‏شوند و تقسیم‏بندی روایات به صحیح، حسن، موثّق و ضعیف را قبول ندارند.۲

یکی از آموزه‏های اعتقادی اسلامی، تحریف‌ناپذیری قرآن است؛ امری که تقریباً میان متفکّران اسلامی پذیرفته شده و از آیات و روایات شواهدی بر آن

1.. اقتباس از: طباطبایی، منطق فهم حدیث: ص۴۴۰.

2.. اقتباس از: طباطبایی، منطق فهم حدیث: ص۴۴۵.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
400

اعتقادی و مواردی از این دست را بر اساس استدلال، تبیین نماید و سپس با این مبانی، به استنباط مسائل کلامی روی آورد. یکی از آسیب‏های پیشِ روی متکلّم، روی آوردن به ادلّه نقلی، بدون بحث دقیق و عمیق در مبانی است. گاه برخی از پژوهشگران عرصه علم کلام بدون آن‌که در مبحث ظنون اعتقادی مبنایی بر گزیده باشند، دست به استخراج گزاره‏های اعتقادی می‏زنند و آن را به دین منتسب می‏نمایند؛ امری که موجب رخ دادن خطا در انتساب و استخراج گزاره‏های دینی است.

همان گونه که نداشتن مبنا در مسائل مورد پژوهش، مخلّ و مضرّ به تحقیق است، برگزیدن مبانیِ سست و بی‌پایه نیز می‏تواند به تحقیق و پژوهش آسیب برساند. همچنین ممکن است پژوهشگر به جهت تخصّص و مطالعه در یک علم، مبنایی را انتخاب کرده باشد و با همین مبنا، در صدد تفسیر و استنباط گزاره‏های اعتقادی از نقل بر آید. از این کار، با نام «تطبیق» یاد می‏کنند؛ بدین معنا که پژوهشگر، مبنای خود را مسلّم دانسته و متون دینی را ناظر به مبنای خود می‏داند و با همان رویکرد، دست به استشهاد می‏زند. از این موارد به وفور می‏توان در مکاتب مختلف کلامی، فلسفی و عرفانی نمونه‏هایی یافت؛ مانند پیش‌فرض‏های متکلّمینِ مدرسه حدیثی قم و بغداد در مسئله غلو.

یکی از مسائل مورد اختلاف مدرسه قم و بغداد، بحث امکان رخ دادن سهو برای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است. آیا ممکن است پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غیر مورد ابلاغ رسالت، دچار سهو و نسیان شود یا خیر؟ متکلّمین و محدّثین مکتب قم، معتقدند که چنین امری نه تنها ممکن است؛ بلکه واقع نیز شده است و به برخی از روایات تمسّک می‏جویند. در مقابل، متکلّمان مکتب بغداد معتقدند که چنین امری، معقول نیست و روایاتِ نقل شده را جعلی می‏دانند.۱

1.. اقتباس از: طباطبایی، منطق فهم حدیث: ص۴۳۷ ـ ۴۳۹.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23499
صفحه از 435
پرینت  ارسال به