نیز این آیه را آورده است که: (مَثَلِ سخنى ناپاک چون درختى ناپاک است که از روى زمین کنده شده و قرارى ندارد).
این روایت عام است و به نام دشمن اهل بیت و مورد خاصّ آن اشاره نکرده است؛ ولی علامه مجلسی، در کتاب بحار الأنوار در ذیل آیه مذکور، این روایت را نقل مینماید:
روى أبو الجارود عن أبی جعفر علیه السلام أنّ هذا مَثَلُ بنی أمیّة.۱
ابوالجارود از امام باقر علیه السلام نقل میکند که این [آیه] مَثَلی برای بنی امیه است.
طبق این روایت، مصداق و مورد آیه (مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ) قوم بنی امیّه است؛ ولی با توجّه به گرایش فرقهای و مذهبی در برخی از تفاسیر مثل تفسیر روح المعانی، استدلالی اقامه میشود تا ثابت کند که بنی امیّه نیز از شجره مبارکهاند. در این استدلال اشاره میشود که در برخی از منابع اهل سنّت، روایاتی وجود دارد که تطبیق شجره ملعونه بر بنی امیّه را نمیپذیرد. آلوسی میگوید:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «خداوند تمام بندگان را زیر و رو کرد. پس بهترین آنها عرب بودند. عرب را بررسی کرد و بهترین آنها قریش است. قریش همان شجره طیّبه است».
وی از این نقل استفاده میکند که چون بنی امیّه نیز بخشی از قریشاند، پس باید در زمره شجره طیّبه قرار بگیرند؛ غافل از آنکه حدیث مورد تمسّک آلوسی، حتّی بر فرض صحّت، عام و مطلق است و روایت نقل شده از امام باقر علیه السلام خاص و مقیّد. در این صورت، مطابق قواعد علم اصول، باید مطلق را حمل بر مقیّد نمود.۲