نمیتوان انتظار داشت که برای آخرت خود توشه جمع کند و به سرای دیگر و روز جزا بينديشد. تشکیک در اعتقادات، گاه نظام فقهی و اخلاقی را مختل میکند. به همین جهت در اعتقادات، سختگیریِ بیشتری شده است. عقل بدیهی حکم میکند اموری که چنین اهمّیتی در زندگی انسان دارند، نباید بر اساس وهم و شک پایهریزی شوند، بلکه ضروری است که مستند به قطعیات و منابع مطمئن باشد. آیات فراوان قرآنی، از پايهريزی دين در زمين وهم و گمان، به شدّت نهی کرده است:
(إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ).۱
(وَ ما يَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنی مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً).۲
(إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ ما تَهْوَی الْأَنْفُس).۳
(وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنی مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً).۴
معنای اصطلاحی ظن، همان ترجیح یکی از طرفین قضیه است؛ يعنی حالتی در نفس انسان ایجاد شود که وجود یا عدم چيزی را راجح بداند. اعتقاد به امر راجح را «ظن» میگويند و عقيده به امر مرجوح را «وهم». ولی در کتب لغت، ظن در یکی از اين دو معنا به کار میرود: شک و یقین.۵ قطعاً ظن در آیات مذکور، به معنای یقین نيست؛ زیرا خداوند از آن نهی کرده است. پس ظن در آیات پيشگفته به معنای شک است.۶ این نهی، ارشاد به مقتضای عقل بدیهی بشری است.