343
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسید و در پیش چشمان حضرت، آن را با دست خود فشرد تا از هم پاشيد و به زمین ریخت. سپس پرسید: (مَن یُحیِ العِظامَ وهی رمیم)؛ چه کسی می‏تواند اين استخوان‌ها را [در قیامت] زنده کند، در حالی که پوسیده و متلاشی شده است؟. خداوند به پیامبرش وحی فرمود:

(قل یُحییها الَّذي أنشأها أوّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خلقٍ علیمٌ).۱

بگو: همان خدایی [زنده‌‌شان خواهد کرد] که نخست آن‌ها را آفريد و او به هر آفریدنی داناست.

و سپس برخی از صفات خدا و آیات الهی در آفرینش را گوشزد کرد و فرمود:

(أ وَ لیس الذی خَلقَ السَمواتِ والأرضَ بقدِرٍ عَلی أن یخلُقَ مثلهم).۲

آيا خدایی که آسمان‏ها و زمين را آفريد، نمی‏تواند مانند آن‌ها را بيافريند؟.۳

در واقع خداوند با این استدلال، آن مرد و دیگر ناباوران را به حکم عقلشان آگاهی و ارجاع می‏دهد.

سؤال: مثال‏های پيش‏گفته، بیش‌تر جنبه عقلانی دارند تا وحيانی. آيا بدون وحی، عقل انسان به اين پاسخ‏ها راه نمی‏يافت؟

پاسخ: در تعریف دلیل عقلی و نقلی، دو رویکرد وجود دارد. فیّاض لاهیجی در تعریف دلیل عقلی و نقلی می‏گوید:

دلیل عقلی، آن است که دلالت کند بر ثبوت مطلوب، بی‏ وساطت سمع. پس باید جمیع مقدّماتش عقلی باشد. و سمعی آن است که دلالتش به وساطت سمع باشد، اعم از این‌که جمیع مقدّماتش سمعی باشد یا

1.. یس: آیۀ ۷۹.

2.. یس: آیۀ ۸۲ .

3.. یس: آیۀ ۷۷ ـ ۸۲.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
342

عمرو گفت: «بپرس». از او پرسیدم: «آیا چشم داری؟». گفت: «این چه سؤالی است؟». گفتم: «لطفاً سؤالم را جواب دهيد». گفت: «بپرس، هرچند سؤالت عاقلانه نیست». پرسيدم: «چشم داری؟». گفت: «آری». گفتم: «با چشمت چه می‏کنی؟». گفت: «رنگ‏ها و اشخاص را می‏بینم». پرسیدم: «با بینی خود چه کاری انجام می‏دهی؟». گفت: «بوها را استشمام می‏کنم». از دهانش پرسیدم، گفت: «طعم‏ها را می‏چشم». از گوشش پرسیدم، گفت: «صداها را می‏شنوم». سرانجام پرسیدم: «آیا قلب و عقل هم داری؟». گفت: «آری». از عملکرد قلب و عقل پرسیدم، گفت: «مدرَکات حواسّ پنج‌گانه‏ام را با آن ارزیابی می‏کنم». گفتم: «مگر خود این اعضا و جوارح کفایت نمی‏کنند؟». گفت: «نه». پرسیدم: «چرا؟ مگر سالم نیستند؟». گفت: «وقتی در چیزی که دیده‏ام یا بویی که استشمام کرده‏ام یا صدایی که شنیده‏ام، شک کنم، به قلبم مراجعه می‏کنم و از این طریق، به یقین می‏رسم». گفتم: «پس قلب برای این است که شکّ اعضا و جوارحت برطرف شود؟». گفت: «آری». گفتم: «خداوندی که برای اعضا و جوارح سالم تو امامی قرار داده است تا با آن ادراکات حسّیِ خود را بسنجی، چگونه ممکن است آفريدگانش را در حیرت و شک، و بدون امام و راه‌نما رها کند؟».۱

این استدلال، زمینه را برای توجّه عمرو به اشتباهش فراهم می‏کند و وی را در مقابل استدلال هشام خاضع می‏نماید؛ به گونه‏ای که از پاسخ در می‏ماند.

معاد

یکی از بهترین و روشن‏ترین نمونه‏های استدلال مستقیم به معاد و آگاهی‏بخش عقل فطری، در آیات پایانی سوره مبارک یس به چشم می‌خورد. فردی که منکر معاد و روز رستاخیز بود، با در دست گرفتن استخوان پوسیده‏ای، به محضر

1.. کلينى، الکافی: ج۱ ص۱۷۰.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23484
صفحه از 435
پرینت  ارسال به