341
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

نبوّت

انبیا علاوه بر تنبیه و آگاهی دادن درباره مباحث توحید و پيرايش اذهان از بت‏پرستی و خرافه‏‏گرايی، باید بتوانند نبوّت خود را نیز به مردم ثابت کنند. مردم، زمانی تابع مدّعی رسالت می‏شوند که یقین داشته باشند فرد مذکور با خداوند ارتباط دارد و مدّعی دروغین نیست. به همین جهت، در همه اعصار به هنگام ادّعای نبوّت، دلایل روشن و غیر قابل خدشه درخواست کرده‏اند. انبیای الهی نیز در مقابل این درخواست، استنکاف نورزیده و خواسته آنان را اجابت کرده‏اند. ارائه معجزه، یکی از این دلایل روشن و غیر قابل خدشه است. در واقع، پیامبران وقتی معجزه می‏آورند، زمینه را برای پذیرش عقلی مردم آماده می‏سازند تا عقل بدیهی و فطری آنان، بر نبوّت و رسالت پيامبران گردن بگذارد. ملاصدرا معتقد است اظهار معجزه، یکی از راه‏های اثاره عقول است؛ زیرا عقول صرفاً زمانی گوش به حرف عقل دیگری می‏دهند و دست از انکار و بهانه‏تراشی بر می‏دارند که در مقابل عقل مذکور، خاضع گردند. پس اظهار معجزه، یکی از راه‏ها و صغریات اختضاع عقل و اذعان به نبوّت است. با آمدن معجزه، صغرای حکم عقلی فراهم می‏شود و عقل حکم به نبوّت فرد مدّعی رسالت می‏کند و با تبعیت از وی، به سعادت نیز نائل می‏شود.۱

امامت

روایت مناظره هشام بن حکم با عمرو بن عُبید، از مصادیق ارشاد عقل در زمینه امامت است. هشام ـ به گفته خودش  اصول این مناظره را از امام صادق علیه السلام آموخته است. وی ماجرای مناظره خود را با عمرو، اين گونه برای امام صادق علیه السلام بازگو می‏کند:

روزی به حلقه درس عمرو رفتم و از او خواستم اجازه دهد تا سؤالی بپرسم.

1.. ملا صدرا، شرح اصول الکافی: ج۱ ص۷۵.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
340

نهيب می‏زند و بيدارباش می‏دهد.۱ حضرت ابراهیم برای این‌که نشان دهد ماه و ستاره و خورشید، مخلوق‏اند نه خالق، با مشرکان همراه شد و هنگام دیدن ستارگان گفت: (هذا ربّی؛ این، پروردگار من است!). امّا در وقت افول ستارگان، پرستيدنِ خدايانِ ناپايدار و فرورونده را تقبيح کرد و گفت: «چنین موجودی را که ناپایدار است، دوست ندارم و نمی‏پرستم». اين جدال احسن را درباره ماه و خورشيد نيز تکرار کرد تا اين نکته بديهی و فطری را به ياد مشرکان آورد که «آفل» و موجود «زوال‏پذير» نمی‏تواند خالق و هستی‏بخش باشد.

یکی دیگر از این داستان‌های ارشادگر عقل، رفتار حضرت موسی علیه السلام با گوساله سامری است. وقتی حضرت موسی علیه السلام از میقات پروردگار به نزد قوم خود بر گشت و آن‌ها را در حال گوساله‌پرسی دید، با سامری بحث و جدال نمود و از او درباره هدفش از ساخت گوساله پرسید. در نهایت، گوساله سامری را آتش زد و خاکسترش را نیز به باد داد. حضرت با این کار، به دیگران نشان داد که خداوندی که با آتش زدن از بین برود و زوال پذیر باشد، شایسته خدایی نیست. این کار، زمینه‌سازی برای بیداری عقل فطری انسان است.۲

همچنين قرآن کريم، بارها حکم عقل فطری را درباره خدای واحد يادآوری می‏کند و از جمله می‏فرماید:

(لو کان فیهما آلهةٌ إلا اﷲ لفسدتا).۳

اگر در زمين و آسمان جز خدای واحد، خدای ديگری وجود داشت، قطعاً زمين و آسمان تباه می‏شدند.

در این استدلال، از امور بدیهی و مخزون در نزد عقل و نيز احاله به معارف نهفته در عقول، استفاده شده است. از همين رو است که پذيرش آن آسان است و انکارش دشوار.

1.. انعام: آیۀ ۷۶ ـ ۸۲.

2.. طه: آیۀ ۹۵ ـ ۹۸.

3.. انبیا: آیۀ ۲۲.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23468
صفحه از 435
پرینت  ارسال به