331
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

برخی از مسائل توحید و عدل، با نصوص دینی قابل اثبات نیست؛ ولی سایر مباحث توحید و عدل که حجّیت نصوص متوقّف بر آن نیست، با نصوص دینی قابل اثبات است. در مبحث نبوّت نیز به همین منوال می‏توان مشی نمود.۱ مبحث امامت جولان‌گاه اختصاصی نصوص دینی است. در مبحث معاد می‏توان همه مسائل آن را به نصوص دینی ثابت نمود. هرچند امکان اثبات برخی از آن‌ها با دلیل عقلی نیز وجود دارد؛ ولی الزامی برای انحصار در روش عقلی نیست، بلکه مکلّف مختار است که از راه عقلی به این امور بپردازد یا از نصوص دینی بهره بگیرد. پس نقش تعبّدی نصوص در استنباط گزاره‏های اعتقادی، نقشی بسیار بااهمّیت و تأثیرگذار است.

گفتار پنجم: کارکرد اثاره‏ای وحی

همان‌طور که در گفتار سابق گذشت، وحی کارکردهای متعدّد و مختلفی دارد. در گفتار قبل به کارکرد تعبّدی وحی، مشکلات و راه حل‏های آن اشاره گردید. در این گفتار به کارکرد اثاره‏ای وحی اشاره خواهد شد. وحی با تأثیرگذاری در منبع عقل، می‌تواند موجب رشد و شکوفایی آن گردد. منابع و متون دینی نیز یکی از وظایف انبیای الهی را اثاره يا برانگیختن معارفِ مکنون در نهاد انسان، قلمداد کرده‏اند. این کارکرد، همان تأثير وحی در عقل است.

نیاز عقل به وحی

در یکی از خطبه‌های مشهور نهج البلاغة، امیرالمؤمنین علیه السلام یکی از وظایف انبیای الهی را «اثاره دفائن عقول» معرّفی می‏فرماید:

فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ.۲

1.. خواجه نصير، تلخيص المحصّل: ص۶۸.

2.. شريف رضى، نهج البلاغة: ص۴۴؛ مجلسى، بحار الأنوار: ج۱۱ ص۶۰.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
330

نقد: باید متذکّر شد که ما در صدد اثبات نقش تعبّدی برای نصوص دینی در اعتقادات هستیم و رخ دادن دور، در همین نقش متصوّر است و الا در نقش اثاره‏ای و ارشادی، مشکل دور رخ نمی‏دهد. جوابی که در بالا بدان اشاره شد، در واقع خروج از محلّ بحث است و مربوط به کارکرد اثاره‏ای نصوص دینی است که کارکردی غیر استقلالی برای ادلّه نقلی به شمار می‏رود.

برخی در پاسخ به اشکال دور در اعتقادات، میان مقام ثبوت و اثبات فرق گذاشته‏اند. آن‌ها معتقدند که در مقام ثبوت، ارسال رسول متوقّف بر آن است که خدایی وجود داشته باشد که از اوصاف علم و قدرت و اختیار برخوردار باشد، از افعال قبیح روی‌گردان باشد و انجام دهنده افعال خوب و حَسَن باشد. چنین خدایی وقتی اراده کند که بندگانش را هدایت نماید، دست به ارسال رسل می‏زند. پس ارسال پیامبران برای بندگان، متوقّف بر اثبات مبحث توحید و عدل است. امّا لزومی ندارد که چنین چینشی در مقام اثبات و علم نیز رعایت شود، بلکه نبیّ می‏تواند با آوردن معجزه، به اثاره عقول مردم دست بزند و عقول جامعه را در برابر خود خاضع و مطیع اوامر خود سازد. سپس به مردم بگوید: «خداوند یکی است» و مردم نیز از وی بپذیرند و یا دستور بدهد که در باب خداشناسی، نظر و استدلال را به کار بگیرند، یا حسن و قبح را برای آن‌ها تبیین کند و امور قبیح و حسن را برای آن‌ها بر شمارد.۱ این روش تقریباً همان روشی است که اشاعره از آن سود جسته‏اند.

نقد: پرسش اصلی در برابر این پاسخ، این است که عقول سلیم و عقل فطری به چه دلیل در مقابل مدّعی نبوّت  که معجزه هم آورده است ـ خاضع شده است؟ آیا خضوع آن‌ها، ناشی از حکم عقل در مسئله حسن و قبح نیست؟ بدون عقلی بودن حسن و قبح، این خضوع حاصل نمی‏شود.

از مجموع این مباحث می‏توان چنین نتیجه گرفت که بهترین تقریر برای اثبات نقش استقلالیِ نقل در اعتقادات، همان گفتار خواجه طوسی است که

1.. ابن الوزیر، ایثار الحقّ علی الخلق: ص۱۱۵.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23470
صفحه از 435
پرینت  ارسال به