315
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

ايشان بسته‏اند، و با این‌که به خوارى و اهانت شايسته‏ترند، مورد احسان و نيکوکارىِ طرفداران خود واقع مى‏شوند، در چنين اوضاعى هر کدام از عوام ما از چنان فقهایی تقليد کند، درست همانند يهودیانی خواهد بود که مشمول ذمّ خداوند به واسطه تقليد از فقيهان فاسق خود شدند. پس هر فقيهى که مراقب نفسش بوده و حافظ دين خود است و با نفس خود مخالف است و مطيع امر مولایش باشد، بر عوام است که از چنين فقيهى تقليد کنند. و اين شرایط، تنها مشمول برخى از فقهاى شيعى مى‏گردد نه تمامشان. پس هر که مرتکب عملى قبيح و فاحش همچون فقهاى فاسق عامّه گردید، مطلبى را که از ما مى‏گويد، قبول نکنيد و حرمتشان را نگه نداريد. و هر آينه بسيارى از مطالبِ منقول از ما، دستخوش تخليط شده؛ زيرا فاسقان گوش به کلام ما مى‏دهند و از سرِ جهل، تمام آن را تحريف مى‏کنند و از کمىِ شناختى که دارند، مطالب را بر غير آن مى‏نهند، و جماعت ديگرى نيز از سرِ عمد، بر ما دروغ می‌بندند تا از حطام ناچيز دنيا وسيله‏اى به دست آرند که همان، شعله‏هاى آتش جهنّم را بر ايشان بيفزايد».۱

دلیل پنجم: اجماع. بر مذموم بودن تقلید در امور اعتقادی و لزوم به کارگیری نظر و استدلال در اصول عقاید، اجماع وجود دارد.۲

نقد: با مخالفت بسیاری از علما مثل شیخ طوسی، علامه مجلسی، شیخ بهایی و محقّق اردبیلی، چگونه می‏توان ادّعای اجماع بر مطلب مذکور داشت؟ حتّی برخی از این علما معتقدند که بر کفایت ظنِّ برآمده از تقلید در اصول دین، اجماع وجود دارد.۳

1.. طبرسى، الإحتجاج: ج۲ ص۵۴۹ ـ ۵۵۳.

2.. کاشف الغطاء، النور الساطع فی الفقه النافع: ج۲ ص۱۰۷؛ صدر، الإجتهاد و التقليد: ص۲۱۱؛ علامه حلّی، الباب الحادی عشر: ص۱؛ حسن بن زين الدين، معالم الدين: ص۲۴۳؛ شهيد ثانى، حقائق الإيمان مع رسالتی الإقتصاد و العدالة: ص۵۹؛ آمدى، أبکار الأفکار فی اصول الدين: ج۱ ص۱۵۵؛ ابن حزم، الفصل فی الملل و الأهواء و النحل: ج۲ ص۳۲۷.

3.. شيخ طوسى، العدّة: ج۲ ص۷۳۱ و ج۱ ص۱۳۲؛ شيخ انصارى، فرائد الاُصول: ص۲۷۲.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
314

بنابراين، راهى جز همان برايشان باقى نمى‏ماند. پس چطور خداوند ايشان را به خاطر تقليد کردن و قبول از علماى خود سرزنش نموده؟ مگر نه اين است که عوام يهود همچون عوام ما، از علماى خود تقليد مى‏کنند؟». حضرت فرمود: «ميان عوام و علماى ما و عوام و علماى يهود از يک جهت فرق و تفاوت است و از جهتى برابرى. از جهتى که آن دو با هم برابرند، خداوند عوام ما را به تقليد از علماى خود همان‌طور مذمّت کرده که عوام و علماى يهود را سرزنش؛ و امّا از جهت افتراق ايشان، نه». آن مرد گفت: «اى زاده رسول خدا! اين مطلب را برايم بيان فرماييد». حضرت علیه السلام فرمود: «به تحقيق، عوام يهود صريحاً از کذب علماى خود و اکل حرام و رشوه و تغيير احکام از واجبات آن با شفاعت و عنايت و تملّق و چاپلوسى، باخبر بودند و با تعصّب شديدى که آنان را از دينشان جدا کرده بود، ايشان را شناخته بودند و این‌که آنان هر گاه تعصّب به خرج دهند، حقوق همان‌ها را که بر ايشان متعصّب مى‏شوند، زايل مى‏سازند و اموال را به ناروا دهند و به خاطر همان‌ها بديشان ظلم کردند، و نيک دانسته بودند که علماى ايشان دست به حرام مى‏برند، و به ناچار با معارف قلوب خود به اين نکته پى برده بودند که هر کس رفتارش مانند علماى ايشان باشد، فاسق است و جايز نيست به خاطر خدا تصديق شود و نه به عنوان واسطه ميان خلق و خدا. پس به خاطر این‌که تقليد کسانى را نمودند که آنان را شناخته بودند و افرادى که دانسته بودند قبول خبرشان و تصديق حکايتشان و عمل به مطالبى که به ايشان مى‏رسد از افرادى که نديده‏اند، جايز و روا نيست، و واجب است که به خودشان فرو‌ روند و درباره امر رسول خدا صلی الله علیه و آله نيک بينديشند؛ چراکه دلایل آن حضرت آشکارتر از آن است که مخفى بماند، و مشهورتر از آن است که برايشان آشکار نگردد. و همين گونه است وضعیت عوام امّت ما؛ هر گاه از علماى خود فسق ظاهر و تعصّب شديد و هجوم بر حطام دنيا و حرام آن را دريافتند، و نيز ديدند که آنان به جاى اصلاح طرفداران خود، کمر به نابودى

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23704
صفحه از 435
پرینت  ارسال به