297
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

چنین تعریف می‏نماید: «تقلید یعنی گفتار کسی را قبول کردن، بدون آن‌که دلیلی برای آن اقامه شده باشد».۱

به نظر می‏رسد که از مجموع این تعاریف و تعریف‏های مشابه آن در کتب فقهی، اصولی و کلامی، می‏توان چنین برداشت کرد که معنای اصطلاحی تقلید، همسو با معنای لغوی آن است و همان‌گونه که آیت اﷲ خویی نیز اشاره نموده‏اند،۲ تقلید عبارت است از: «دل سپردن به گفتار کسی، بدون درخواست دلیل آن».

تقلید در اصول دین

برخی از امور اعتقادی مخصوصاً اصول اعتقادی، در حیطه عقل و اثبات عقلی است. برخی از امور اعتقادی نیز در حیطه اختصاصی نقل قرار می‏گیرد و عقل را بدان‌ها راهی نیست. امّا بعضی از مسائل اعتقادی، میان عقل و نقل مشترک است و هر دو، توان اثبات آن را دارند. حال در اموری که عقل توان اثبات آن را دارد، آیا می‏توان به جای استدلال، به امر دیگری همچون تقلید پناه برد؟ امکان به کارگیری تقلید در اعتقادات، یکی از بحث‏های پر چالش در کلام و فقه است و سه دیدگاه در این باره وجود دارد: وجب تقلید، حرمت تقلید و جواز تقلید. اکنون به تبیین و تحلیل هر یک از آن‌ها پرداخته می‏شود.

الف ـ وجوب تقلید

با مطالعه متون حدیثی، فقهی و کلامی، با دیدگاه وجوب تقلید در اعتقادات مواجه می‏شویم که تأکید بر تقلید و پرهیز از استدلال دارد. مطابق این دیدگاه، در اعتقادات نه تنها تقلید کردن جایز بلکه واجب است و تمسّک به هر‏گونه استدلالی حرام است. در ادامه به ادلّه این دیدگاه اشاره می‏شود:

1.. محقّق کرکی، رسائل: ج۳ ص۱۷۳.

2.. خویی، مصباح الاصول: ج۳ ص۴۴۷؛ همو، دراساتٌ فی علم الاصول: ج۴ ص۴۲۸.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
296

در این جا با استفاده از توصیف و تحلیل دیدگاه‏های مختلف و بررسی ادلّه آن‌ها و کمک گرفتن از مباحث معرفت‌شناسی، تلاش می‏شود به این پرسش پاسخ داده شود که آیا تکیه بر تقلید در اعتقادات، عقلایی است؟

معناشناسی تقلید

به گفته ابن فارس، مادّه «قلد» دو معنا دارد: یکی «آویختن و بستن چیزی به چیزی»، و دیگری «نصیب و بهره»؛۱ امّا مرحوم مصطفوی معتقد است که یک معنا بیش‌تر ندارد؛ «آویختن و محکم بستن».۲ آویختن و بستن چیزی به چیزی، یکی از معانی مورد اتّفاق لغت‌پژوهان برای واژه «تقلید» است. در واقع، وقتی کسی که به دیگری دل سپرد و از او تبعیت نمود، خود را به او مرتبط دانسته و دلش را به او گره زده است.

قاضى عبدالجبّار و میر سیّد شریف جرجانی در تعریف اصطلاحی تقلید می‏گویند: «تقلید آن است که انسان قول دیگری را بپذیرد، بدون این‌که از وی دلیل و بیّنه‏ای مطالبه کند».۳ سیّد مرتضی نیز مشابه همین گفتار را در تعریف تقلید می‏آورد و اضافه می‏کند که علاوه بر این‌که حجّت و بیّنه از وی طلب نمی‏کند، در گفتار او تردید هم نداشته باشد.۴ فاضل مقداد نیز در این باره می‏گوید: «تقلید همان اعتقاد جزمیِ مطابق با واقع و غیر ثابت است».۵ در اصطلاح، زمانی که اعتقاد از روی دلیل نباشد، غیر ثابت است. پس تعریف ابن میثم را نیز می‏توان ناظر به همین مطلب دانست که می‏گوید: «تقلید، هر‏گونه تصدیق جازمی است که بدون دلیل باشد».۶ محقّق کرکی تقلید را

1.. ابن فارس، معجم مقاییس اللغة: ج۵ ص۱۹. نیز، ر.ک : ف‍راه‍ی‍دی‏، ک‍ت‍اب‏ ال‍ع‍ی‍ن: ج۵ ص۱۱۶؛ ابن منظور، لسان العرب: ج۳ ص۳۶۶؛ راغب، المفردات فی غريب القرآن: ص۶۸۲؛ ف‍ی‍ّوم‍ی‏، ال‍م‍ص‍ب‍اح‏ ال‍م‍ن‍ی‍ر: ج۲ ص۵۱۳.

2.. مصطفوى، التحقيق فی کلمات القرآن الکريم: ج۹ ص۳۰۶.

3.. قاضى عبد الجبّار، شرح الاُصول الخمسة: ص۳۲؛ جرجانی، التعريفات‏: ص۲۹.

4.. سیّد مرتضی‏، رسائل: ج۲ ص۲۰۵.

5.. فاضل مقداد، إرشاد الطالبين إلى نهج المسترشدين‏: ص۹۷.

6.. بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام‏: ص۲۳.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23460
صفحه از 435
پرینت  ارسال به