29
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

۲. معنای اصطلاحی

با توجّه به مناسبت میان موضوع و مسائل هر علمی، معرفت در معانیِ اصطلاحیِ گوناگونی به کار می‌رود و در نتیجه، تعاریف گوناگونی هم برای آن ارائه می‌شود، مانند: ادراک جزئیات، ادراک تصوّرات، درک دوباره چیزی، ادراک جزئی از روی دلیل، ادراک بعد از جهل، ادراک شک‌ناپذیر، باور صادق موجّه، و گاهی نیز به معنای مطلق فهم به کار می‌رود. در ادامه، به توضیح برخی از این معانی اصطلاحی می‌پردازیم.

۲ ـ ۱. ادراک جزئیات

متعلّق ادراک هر شخصی، ممکن است از امور جزئی باشد و یا کلّی. امر جزئی، قابلیت انطباق بر بیش از یک فرد را ندارد؛ به خلاف امر کلّی که می‏تواند به افراد متعدّد محدود یا نامحدود دلالت کند. زمانی که متعلّق ادراک انسان، از امور جزئی باشد، واژه «معرفت» بر آن صادق است؛ ولی اگر متعلّق ادراک، امر کلّی باشد، از آن با نام «علم» یاد می‏شود.۱

۲ ـ ۲. ادراک تصوّرات

ادراکات انسان از جهتی به دو گونه تقسیم می‌شود: تصوّرات و تصدیقات. تصوّر، آگاهی انسان به چیزی است بدون این‌که در این آگاهی و دانش، از حکم کردن خبری باشد؛ ولی در تصدیق، علاوه بر آگاهی، حکم به صدق یا کذب مضمون گزاره نیز وجود دارد. مطابق این تقسیم‏بندی، وقتی انسان تصوّری از شیء دارد، واژه «معرفت» را بر آن بار می‏کنند و زمانی که به تصدیق

1.. ملاصدرا، مفاتيح الغيب‏: ص۱۳۴؛ فخر رازی، المباحث المشرقية فى علم الإلهيات و الطبيعيات: ج‏۱ ص۳۶۸؛ حسينى‏، مفتاح الباب‏: ص۷۰؛ جمعى از نويسندگان‏، شرح المصطلحات الکلامية: ص۳۳۷؛ سميح دغيم‏، موسوعة مصطلحات الإمام الفخر الرّازی: ص۷۳۶؛ جميل صليبا، المعجم الفلسفى: ج‏۲ ص۳۹۲؛ تهانوى‏، کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم: ج‏۲ ص۱۵۸۳؛ حسین‌زاده، پژوهشی تطبیقی در معرفت‌شناسی معاصر: ص۴۴.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
28

به لوازم و پی‏آمد‏های هر یک اشاره شود تا در نهایت، معنای صحیح و مقبولی به دست آید.

معرفت

انسان از روش‏های مختلفی مثل دیدن، شنیدن، تفکّر و شهود می‏تواند به شناخت دست یابد. هر کسی با دیدن منظره‏ها و امور گوناگون، شناختی از محیط پیرامون خود پیدا می‏کند. گاه با شنیدن صداهای مختلف می‏تواند به آن‌ها آگاهی بیابد. در پاره‏ای از مسائل مثل وجود خدا و اثبات آن، از راه‌های مختلف به تفکّر می‏پردازد و در نهایت نیز در آن زمینه، اعتقادی برای وی حاصل می‏شود. برخی از انسان‏ها نیز بر اثر زهد و خلوص باطن، به کشف و شهود می‏رسند و از این طریق، به برخی از امور علم پیدا می‏کنند.

آیا می‏توان به شناخت‌های مختلفِ برآمده از منابع گوناگون، عنوان واحدی به نام «معرفت» را اطلاق کرد؟ چه وجه مشترکی میان این شناخت‌ها وجود دارد که در سایه آن می‏توان عنوان واحد را بر‏گونه‏های مختلف تطبیق نمود؟ برای دست‌یابی به پاسخ این سؤال‌ها، ناگزیر باید به مفهوم‌شناسی واژه «معرفت» پرداخت.

۱. معنای لغوی معرفت

برخی از واژه‌پژوهان، «عَرَفَ» را به معنای علم و دانش دانسته‏اند.۱ عدّه‏ای دیگر معتقدند که هر نوع دانشی مقصود نیست، بلکه «عَرَف» اخص از «عَلِم» است. معرفت، علم به خصوصیت و آثار هر شیء را گویند و به عبارت دیگر، معرفت، شناختی دقیق‏تر درباره شیء است.۲

1.. ابن منظور، لسان العرب: ج‏۹ ص۲۳۶.

2.. عسکری، الفروق اللغویة: ص۵۰۰؛ ابن اثير‏، النهاية فی غريب الحديث: ج‏۳ ص۲۱۷؛ ف‍یّوم‍ی‏، ال‍م‍ص‍ب‍اح‏ ال‍م‍ن‍ی‍ر: ج‏۲ ص۴۰۴؛ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن: ص۵۶۰؛ مصطفوى، التحقيق فی کلمات القرآن الکريم: ج‏۸ ص۹۷ ـ ۹۸.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23557
صفحه از 435
پرینت  ارسال به