فصل اوّل: مبانی استنباط کلامی
گفتار اوّل: مفهومشناسی معرفت، معرفت دینی و معرفت اعتقادی
تکیه بر ادلّه نقلی یا عقلی در استنباط گزارههای اعتقادی، وابسته به معرفتزاییِ آنهاست. تنها وقتی که عقل و یا نقل، منبع معرفت در اعتقادات شمرده شوند، میتوان در امور مختلف اعتقادی بدانها تکیه کرد و قضایای اعتقادی را استنباط نمود. در غیر این صورت، مراجعه به ادلّه نقلی و یا عقلی، عبث و بیهوده است. امّا اثبات معرفتبخش بودنِ عقل و نقل و یا هر منبع دیگری، اوّلاً، رهین موضوعشناسی و ثانیاً، وابسته به مبانی خاصّ خود است. اگر متکلّم حد و مرز معرفت، معرفت دینی و معرفت اعتقادی را مشخّص نسازد، نمیتواند از معرفتبخش بودن یا نبودنِ منبع خاصّی سخن به میان آورد.
هدف ما در این گفتار، تبیین معرفت، معرفت دینی و اعتقادی است و یکی از مهمترین سؤالات پیشِ روی این تحقیق، آن است که «معرفت دینی» به چه چیزی اطلاق میشود و چه نوع شناختی صلاحیت نامگذاری به «معرفت دینی» را دارد؟ شناخت از چه منبعی باید حاصل شود تا بتواند عنوان معرفت دینی را به خود بگیرد؟ متعلَّق معرفت دینی چیست؟
جهت دستیابی به پاسخ این سؤالات، از روش توصیفی تحلیلی استفاده خواهد شد. ابتدا باید دیدگاههای مختلف در این زمینه توصیف شوند و سپس