برای نمونه، به این آیه بنگرید:
(إِنَّ رَبَّکُمُ اﷲ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فی سِتَّةِ أَیامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ یدَبِّرُ الْأَمْرَ ما مِنْ شَفیعٍ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذلِکُمُ اﷲ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ أَ فَلا تَذَکَّرُون).۱
پروردگار شما خداوندى است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر تخت مستقر گردید و به تدبیر کار پرداخت. هیچ شفاعت کنندهاى کارى را صورت نمىدهد جز به اذن او. این است خداوند، پروردگار شما، پس او را پرستش کنید. آیا متذکّر نمىشوید؟!.
خداوند در این آیه با بيان چنين جملهای میخواهد معنای لازم این اوصاف را به ما منتقل کند که همان «استيلای او بر عالَم» است. به همين جهت است که از خلقت آسمانها و زمین و پس از آن، درباره تدبیر امر آفرینش سخن گفته است. اگر مقصود جدّى از اين آيه، استیلا بر جهان خلقت نباشد، سخن گفتن از جلوس بر تخت در میان دو امر بزرگ تکوینى، کاملاً بىمناسبت خواهد بود. نظریه ابراز سمبلیک را جورج سانتايانا۲ مطرح کرد و بريث ويت۳ آن را تقرير نمود.۴
نقد و بررسی: قرآن همانند سایر گزارههای دینی، هرگز در مقام معمّاسازی نیست و با زبان مردم با آنها سخن گفته است. پس تا زمانی که قرینهای بر نمادین بودنِ گزاره دینی در قرآن یافت نشود، باید از اصول و قواعد کلّی و عمومی زبان استفاده نمود. علاوه بر اینکه گویندگان گزارههای کلامی، نه تنها چنین تفسیری ندارند، بلکه راهیابی تخیّلات شاعرانه به حریم وحی را به شدّت