به سایر صحابه و به تبع، استنباط انحصار حقّ جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در وی، از تواتر اجمالی روایات بهره میبرد. برای نمونه: روایاتی که محبّت به حضرت علی علیه السلام را همشأن محبّت به پیامبر صلی الله علیه و آله قلمداد و بغض به وی را نیز همانند بغض به پیامبر تلقّی میکند؛ روایاتی که امیرالمؤمنین علیه السلام را بعد از رسول اکرم صلی الله علیه و آله، محبوبترین فرد نزد خداوند معرّفی میکند؛ و همچنین آیات و روایات دال بر اینکه حضرت علی علیه السلام نفس پیامبر صلی الله علیه و آله است. وی از مجموع اینگونه روایات، به تواتر معنوی چنین نتیجه میگیرد که حضرت علی علیه السلام بعد از رسول اکرم صلی الله علیه و آله، برترین خلق حتّی نسبت به انبیای سابق است.۱
۱ ـ ۴. بررسی سند روایات
در استناد به روایت، هم باید به محتوای آن نظر داشت و هم به سند. گاه اشتباه در استنباط و خطای آن، به جهت توجّه نکردن به ضعف محتوایی روایت است و گاه نیز این خطا به جهت غفلت از ارزیابی سند روایت رخ میدهد. این مباحث، در فقه دقیقتر و ضابطهمندتر بررسی میشود؛ ولی در اعتقادات، به دو جهت چنین توجّهی کمرنگ است. گاه این بیتوجّهی بدین جهت است که اصلاً خبر واحد را در اعتقادات حجّت نمیدانند و به تبع، بحث از سند آن امر لغوی خواهد بود و گاه نیز بدین جهت است که معتقدند در اعتقادات، مضمون از اولویت برخوردار است. اگر مضمونی خلاف عقل نباشد، هرچند سند ضعیفی هم داشته باشد، مشکلی رخ نمیدهد.
ولی به نظر میرسد که در کنار توجّه به مضمون متن، توجّه به سند روایت نیز ضروری است؛ چه بسا اعتقادات جعلی و خرافهها در اثر تمسّک به روایات ضعیف، وارد جامعه و اذهان عمومی میشود و شاید از مقبولیت هم برخوردار باشد. به هر حال، انتساب آموزهای به دین، نیاز به دلیل دارد و این دلیل اگر