صراحت، آموزه بداء را مطرح نکرده است؛ ولی عقل با توجّه به ظواهر الفاظ، چنین آموزهای را از نقل استنباط میکند.
۱ ـ ۱ ـ ۲. رجعت
رجعت نیز از فروع اعتقادی است که نفی و اثبات آن، از طریق نقل صورت میگیرد و عقل مستقیماً و مستقلّاً منبع معرفتی در آن نیست. برای نمونه، در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است:
۰.لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِرَجْعَتِنَا.۱
۰.از ما نیست آن کس که به رجعت ما ایمان نداشته باشد.
با این حال، در استنباط این آموزه از متون، باید از عقل کمک گرفت؛ زیرا هرچند در اصل وجود آموزه رجعت، روایاتی از این دست وجود دارد، ولی به تنها برای استنباط این آموزه و در نهایت انتساب آن به دین کفایت نمیکند. به همین دلیل، متکلّمان شیعه مثل شیخ مفید، در اثبات رجعت و امکان آن از آیات دیگر نیز کمک میگیرند و با توجّه به آیات و روایات و شواهد گوناگون، چنین آموزهای را استخراج میکنند.
شیخ مفید با توجّه به ظهور برخی از منابع دینی، آموزه رجعت را استنباط میکند، مثل این آیات:
(وَ يَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبالَ وَ تَرَى الْأَرْضَ بارِزَةً وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً).۲
و [ياد كن] روزى را كه كوهها را به حركت در مىآوريم و زمين را آشكار [و صاف] مىبينى و آنان را گرد مىآوريم و هيچ يک را فروگذار نمىكنيم.