175
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

برای خداوند صفت حکمت الهی ثابت شد، این صفت اقتضا می‏کند که خداوند معجزه را به دست فرد دروغ‌گو ندهد تا مبادا مردم فریب وی را بخورند و گم‌راه شوند. پس اگر خداوند چنین معجزه‏ای را به فرد دروغ‌گو بدهد، عقل چنین عملی را قبیح تلقّی می‏کند. به همین جهت می‏گویند رابطه معجزه و صدق پیامبران، تلازم منطقی است.

عدلیه در مقام اشکال بر اشاعره معتقدند لازمه پذیرش مبنای اشاعره در شرعی بودن حسن و قبح، تن دادن به دور است. اشاعره خود، متوجّه این اشکال بوده‌اند و خواسته‏اند با فرق‌گذاری میان مقام ثبوت و اثبات، اشکال مذکور را دفع نمایند. آن‌ها معتقدند در مقام ثبوت، ارسال رسول متوقّف بر آن است که خدایی وجود داشته باشد که عالم، قادر و مختار باشد و روی‌گردان از افعال قبیح و انجام دهنده افعال خوب و حسن. چنین خدایی وقتی اراده کند بندگانش را هدایت نماید، دست به ارسال رسل می‏زند. پس ارسال پیامبران برای بندگان، متوقّف بر اثبات مبحث توحید و عدل است. امّا در مقام اثبات و علم، لازم نیست چنین چینشی لحاظ شود، بلکه نبی می‏تواند با آوردن معجزه، به اثاره عقول مردم بپردازد و عقول جامعه را در برابر خود خاضع و مطیع اوامر خود سازد. سپس به مردم بگوید: «خداوند یکی است» و مردم نیز از وی بپذیرند و یا دستور بدهد که مردم در باب خداشناسی، نظر و استدلال را به کار بگیرند یا حسن و قبح را برای آن‌ها تبیین کند و امور قبیح و حسن را برای آن‌ها بر شمارد.۱ این روش، تقریباً همان روشی است که اشاعره از آن سود جسته‏اند.

سؤال اصلی در برابر استدلال مذکور، این است که عقول سلیم و عقل فطری به چه دلیل در مقابل مدّعی نبوّت که معجزه هم آورده، خاضع می‌شود؟ آیا این خضوع، ناشی از حکم عقل در مسئله حسن و قبح نیست؟ اگر حسن و قبح عقلی نبود، این خضوع حاصل نمی‏شود.

1.. ابن الوزیر، ایثار الحقّ علی الخلق: ص۱۱۵.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
174

نمی‏توان فعل خداوند را غایت‌مند دانست.۱

گفتار دوم: کاربست عقل عملی در استنباط آموزه‏های کلامی

در گفتار اوّل، به مفهوم‌شناسی و انواع عقل از جمله عقل عملی پرداخته شد. اکنون به بحث از حجّیت عقل عملی پرداخته خواهد شد.

حجّیت عقل عملی

یکی از اختلافات اساسی میان متکلّمین اسلامی، بحث از حکم عقل عملی است. آیا عقل می‏تواند نسبت به انجام دادن یا ترک کردن یک فعل، حکم و درکی داشته باشد یا این حکم پس از دریافت نظر دین صورت می‏گیرد و عقل مستقل از شرع، هیچ حکم و ادراکی نخواهد داشت؟ آیا دریافت عقلی، وابسته به اطلاع و آگاهی از نظر شرع است و یا قطع نظر از شرع نیز می‏تواند خوبی یا بدیِ امری را کشف کند و به آن دستور دهد یا از آن نهی کند؟ آیا پشتوانه قواعدی همچون «قاعده حسن و قبح»، «وجوب دفع ضرر محتمل»، «وجوب شکر منعم»، «قبح تکلیف ما لا یطلاق» و… حکم و ادراک عقلی است و یا نظر و حکم شرع؟ عدلیه (امامیه و معتزله) معقتدند عقل است که به پشتیبانی از چنین قواعدی بر می‏خیزد؛ در حالی که اشاعره و اهل حدیث، شرع را پشتوانه این امور معرّفی می‏کنند.

سخن عدلیه این است که چگونه می‏توان حسن و قبح را شرعی دانست در حالی که حجّیت خودِ شرع، وابسته به عقل و حکم عقل عملی است؟ زیرا مردم در غالب موارد، درستیِ گفتار پیامبران را با معجزه کشف می‏کنند و در صورتی که فرد مدّعی نبوّت بتواند معجزه ارائه دهد، مردم به گفتار وی ایمان می‏آورند و او را در مدّعایش راست‌گو تلقّی می‏کنند، در حالی که دلالت معجزه بر صدق گفتار پیامبران، وابسته به صفت حکمت الهی است. یعنی اگر

1.. فخر رازی، چهارده رساله‏: ص۶۸.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23672
صفحه از 435
پرینت  ارسال به