163
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

آن‌ها متصوّر نیست و به ناچار باید یکی محقّق شود و اگر بخواهد اراده عبد بر اراده خداوند برتری یابد، اراده خداوند مغلوب اراده عبد خواهد شد که محال است؛ زیرا مستلزم عجز است و اگر بخواهد اراده خدا بر اراده عبد برتری یابد، باز امر محالی رخ می‏دهد؛ زیرا قدرت عبد و قدرت خداوند از جهت قدرت بودن بر فعل، یکسان است و الا عبد عاجز از فعل خواهد بود. در این صورت نیز ترجیح قدرت خدا بر قدرت عبد ترجیح بلامرجّح است. پس برای برطرف نمودن این محذورات، به ناچار باید پذیرفت که عبد در افعال خود، هیچ قدرتی ندارد تا بحث تمانع پیش آید.۱

۴ ـ ۲. برهان حدوث

در برهان حدوث، با استفاده از تغییر و تحوّل موجود در اشیای عالم، به نیاز آن‌ها به محدث اشاره شده است. این برهان، یکی از ادلّه اثبات وجود خداوند در کتب کلامی و روایی است. مطابق این برهان، ما به وضوح تغییر و تحوّل موجود در عالم و جزئیات آن را مشاهده می‏کنیم؛ زیرا موجودات عالم دائماً در حال رشد و یا ضعف و سستی هستند و با گذر زمان، اوصاف آن‌ها ـ از جمله، زمان خاص داشتنشان ـ تغییر می‏کند و خلاصه دائماً در حال تغییرند. و چون هر صورت و حالتی که قبلاً نبوده و اکنون ایجاد می‏شود، حادث است و هر حادثی، به پدیدآورنده نیاز دارد، پس عالم نیازمند به خدایی است که آن را ایجاد کرده باشد.۲

۴ ـ ۳. برهان محدودیت

در برهان محدودیت نیز تکیه بر نیازمند بودنِ هر محدودی به محدود کننده

1.فخر رازی، چهارده رساله‏: ص۶۶.

2.. خرّازى‏، بداية المعارف الإلهية فی شرح عقائد الإمامية: ج۱ ص۳۶ ـ ۳۷؛ سبحانی، الإلهيات على هدى الکتاب و السنّة و العقل: ج۱ ص۷۳ ـ ۷۸؛ شيخ مفيد، النکت الإعتقادية: ص۱۶؛ فخر رازی، چهارده رساله‏: ص۵۷.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
162

۴ ـ ۱. برهان تمانع

برهان تمانع بدین معنا است که اگر دو فاعل بر سر یک فعل نزاع کنند، یا باید فعل و اراده هر دو محقّق شود، که اجتماع ضدّین و نقیضیْن رخ می‏دهد. و یا فعل و اراده هیچ یک محقّق نشود، که ارتفاع نقیضیْن پیش می‏آید. و یا باید اراده یکی بر دیگری برتری یابد، که ترجیح بلا مرجّح رخ می‏دهد. از این روش، برای اثبات وحدت خداوند استدلال شده و برخی از فرق کلامی نیز از آن برای اثبات استناد افعال بشری به خداوند استفاده می‏کنند.

مطابق برهان تمانع، فرض می‌کنیم که در عالم دو خدا وجود داشته باشد که یکی اراده کند شیء خاص حرکت داشته باشد و دیگری اراده کند که آن شیء ساکن و بی‌حرکت باشد. حال اگر هر دو اراده محقّق شود، هم سکون و هم حرکت در شیء در آنِ واحد عارض شده و این، محال است. و اگر هیچ یک در شیء به وجود نیاید، آن شیء از حرکت و سکون در آنِ واحد خالی خواهد ماند و چنین امری نیز محال است. و اگر یکی از این دو امر محقّق شود و دیگری نه، خدایی که اراده‌اش تحقّق نیافته، از خدایی ساقط است؛ زیرا عاجز است و عجز با صفت پروردگاری سازگار نیست.۱

اشاعره برای اثبات صحّت انتساب افعال بشری به خداوند، از روش‏ها و استدلال‏های مختلفی استفاده کرده‏اند. یکی از این استدلال‏ها بر اساس برهان تمانع پایه‌ریزی شده است. اگر عبد فاعل افعال منتسب به او باشد، باید میان او و خداوند تمانع ایجاد شود؛ زیرا ممکن است بنده بخواهد حرکت کند و خداوند بخواهد او ساکن و بی‌حرکت باشد و در این صورت، اگر هر دو اراده محقّق شود، این بنده هم باید متحرّک باشد و هم ساکن. چنین چیزی محال است و اگر هیچ یک محقّق نشود، باز محال است که فرد از هر دو وصف سکون و حرکت خالی باشد؛ زیرا این دو، ضدّانی هستند که شقّ سومی برای

1.. فخر رازی، چهارده رساله‏: ص۷۰.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23572
صفحه از 435
پرینت  ارسال به