137
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

طریق بندگان به گم‌راهی بیفتند؟! در حالی که هدف خداوند، گم‌راه کردن آن‌ها نیست، بلکه هدایت آن‌ها یکی از مهم‌ترین غایات خلقت و ارسال رسل است. همچنین، بخشیدن توان برای آوردن معجزه به کسی که پیامبر نیست و در ادّعای خود دروغ می‏گوید، با حکمت الهی نیز سازگار نیست. به همین جهت، پس از اثبات معجزه، به حکم عقل بدیهی، به فرمان‌های مدّعی نبوّت گوش داده می‏شود و عقلا مخالف وی را نیز سرزنش می‏کنند. همین امر، کاشف از صدق وی است. پس میان معجزه و صدق مدّعی نبوّت، می‏توان این رابطه تلازم را مشاهده نمود.۱

۱ ـ ۴. حدوث عالم

یکی از مقدّمات اثبات صانع برای جهان، تکیه بر حدوث عالم است و علم به حدوث عالم، از تغییر اجزای این جهان فهمیده می‏شود. تغییر اجزای عالم با حدوث آن، تلازم دارد؛ زیرا تغییر بدین معنا است که بخشی از اجزای جهان، معدوم بود و با این تغییر ایجاد شده و هم‌زمان بخشی از اجزا که موجود بود، معدوم گردیده است. چنین تغییری، با حدوث ملازم است؛ زیرا حدوث بدین معنا است که وجود یک شیء بعد از عدم آن باشد. پس با توجّه به کشف ملازمه میان تغییر عالم و حدوث عالم، می‏توان از تغییر عالم، یقین به حدوث آن یافت.۲

۱ ـ ۵. صفت حیات

در کتاب‌های کلامی، برای اثبات صفت حیات برای خداوند متعال، به بیان تلازم میان علم و قدرت اکتفا می‏کنند و همین تلازم را بهترین دلیل برای وجود صفت حیات قلمداد می‏نمایند؛ زیرا علم با درّاک بودن، و قدرت با فعّال بودن ارتباط و تلازم دارد. هر کسی که عالم است، درک کننده است و هر کسی که

1.. سبحانی، الإلهيات على هدى الکتاب و السنّة و العقل: ج۳ ص۹۴ ـ ۹۶.

2.. شيخ مفيد، النکت فی مقدّمات الاُصول‏: ص۳۱؛ فخر رازی، چهارده رساله‏: ص۵۶.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
136

خوانده می‌شود، و یا نه امتثال امر است و نه مخالفت با آن؛ بدین صورت که اصلاً در این مورد، حکمی از جانب شارع تشریع نشده است. در این صورت، عنوان «عبث و بیهودگی» را با خود خواهد داشت. حال اگر قرار باشد که خداوند به مثل مقدور عبد قدرت داشته باشد، باید فعلش به یکی از این سه عنوان متّصف باشد؛ در حالی که هیچ یک در حقّ خداوند معنا ندارد.۱

۱ ـ ۳. معجزه و اثبات صدق نبی

اعتماد کردن به مدّعی نبوّت، یکی از دغدغه‏های بشر تلقّی می‏شود. از میان بشر، قطعاً افرادی واسطه میان خداوند و بندگان هستند و شریعت الهی را به آن‌ها می‏رسانند؛ ولی افرادی نیز وجود دارند که بدون داشتن صلاحیت، ادّعا می‏کنند که از طرف خداوند برای ارشاد و هدایت مردم آمده‏اند. به همین جهت، تشخیص نبی از فردی که متنبّی است و به دروغ ادّعای نبوّت دارد، یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین کارها در ادیان تلقّی می‏شود.

برای اثبات نبوّت هر شخصی، راه‌های مختلفی وجود دارد. یکی از این راه‌ها آوردن معجزه است. وقتی پیامبری معجزه بیاورد، می‏توان به وی اعتماد کرد و به دستور وی خاضع بود؛ زیرا منطقاً میان معجزه و صدق گفتار صاحب آن، تلازم وجود دارد. این تلازم را می‏توان با توجّه به صفت حکمت الهی، به وضوح نشان داد:

عدل و حکمت، از صفات خداوند هستند. خداوند هیچ‌گاه ظلم نمی‏کند و فعل مخالف حکمت نیز انجام نمی‏دهد. از طرفی نیز خداوند هدایت مردم را در نظر دارد، نه گم‌راهی و کفر آن‌ها را. حال اگر کسی ادّعای پیامبری و سفارت از طرف خداوند را داشته باشد و معجزه هم برای اثبات این ادّعا بیاورد، نشانه صادق بودن وی است؛ زیرا اگر صادق نباشد، صفت حکمت و عدل خداوند زیر سؤال می‏رود. چگونه ممکن است خداوند به فرد دروغ‌گو توان معجزه بدهد، و با این

1.. سبحانی، الإلهيات على هدى الکتاب و السنّة و العقل: ج۱ ص۱۴۸.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23600
صفحه از 435
پرینت  ارسال به