است و هر یک از آنها در استنباط اعتقادات، از آن بهره میبرند؛ امّا در تبیین منشأ و ملاک وجوب استدلال و به کارگیری عقل نظری در علم کلام، اختلاف اساسی وجود دارد. اشاعره وجوب به کارگیری استدلالهای عقلی کلامی را «شرعی» میدانند و امامیه و معتزله آن را «عقلی» تلقّی میکنند. این اختلاف نیز از آنجا ناشی میشود که پشتوانه وجوب استدلال عقلی در علم کلام، دو قاعده شکر منعم و دفع ضرر محتمل است که این دو نیز خود، از احکام عقل عملی شمرده میشوند.
احکام عقل عملی نیز جملگی به حسن و قبح بر میگردد؛ حسن و قبحی که اشاعره آن را شرعی میدانند و شیعه و معتزله عقلی. پس در کارکرد عقل نظری، در میان طوایف مختلف متکلّمان، اتّفاق نظر وجود دارد؛ ولی در منشأ و ملاک آن با هم اختلاف دارند. میتوان اختلاف بر سر شرعی یا عقلی بودنِ وجوب نظر در معرفت اﷲ را نیز شاهد این ادّعا دانست.۱
روشها و قواعد عقل نظری در علم کلام
برای کاربردی ساختن عقل نظری در علم کلام، روشها و قواعد مختلفی وجود دارد که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد.
۱. کشف استلزامات
در منابع و مصادر اعتقادی، ممکن است برخی از گزارهها به صورت صریح نیامده باشد؛ ولی با به کارگیری عقل نظری و رابطه برقرار کردن میان دو گزاره و کشف تلازم میان آنها بتوان به قضیه اعتقادی اذعان نمود. در علم کلام، از روش کشف استلزامات به وفور استفاده شده است و همین امر باعث ازدیاد