دیدگاه یازدهم: تفصیل
در رسائل سیّد مرتضی، سؤال و جوابی از تعداد اصول دین به تصویر کشیده شده است. سیّد درباره تعداد اصول دین میگوید: «متکلّمین در شمارش اصول دین به پنج اصل توحید، عدل، وعد و وعید، منزلت بین منزلتین و امر به معروف و نهی از منکر اکتفا کردهاند و نبوّت را از جمله این اصول ندانستهاند و معتقدند نبوّت زیر مجموعه اصل عدل است». وی پس از نقل این عبارت، به متکلّمان چنین اشکال میگیرد:
۰.اگر با این ملاک نیازی به ذکر مستقلّ اصل نبوّت ندانستهاید، پس با همین ملاک باید وعد و وعید، منزلت بین منزلتین، امر به معروف و نهی از منکر را نیز در اصل عدل مندک کنید؛ زیرا این مسائل نیز همانند نبوّت، در باب لطف داخل میشود و زیر مجموعه عدل الهی قرار خواهد گرفت. به همین دلیل است که بعضی از متأخّرین، اصول دین را دو اصل توحید و عدل میدانند و سایر اصول را زیر مجموعه عدل الهی محسوب مینمایند.
سیّد مرتضی در نهایت، به بیان دیدگاه خود میپردازد که اگر بنا باشد به اصول و کلّیات اکتفا بشود و به صورت مجمل به بیان اصول دین پرداخته شود، باید این اصول را در دو اصل توحید و عدل منحصر نمود؛ با این توضیح که علاوه بر اندراج مباحث معاد و امر به معروف و نهی از منکر و منزلت بین منزلتین در اصل عدل، دو اصل نبوّت و امامت نیز در ذیل همین اصل قرار خواهد گرفت. و اگر بنا بر بازشماری اصول دین به صورت مفصّل و جزئی باشد، باید علاوه بر این پنج اصل، دو اصل نبوّت و امامت را نیز به صورت جداگانه و همعرض آنها قرار داد که در مجموع، هفت اصل خواهد شد.۱