117
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

قائل به تفصیل شد. این دیدگاه در صفحات آینده، به عنوان دیدگاه یازدهم مطرح خواهد شد و طبق آن، اگر مقصود بیان اجمالی و کلّی و یا به عبارت دیگر، سر فصل اعتقادات باشد، همان دو اصل توحید و عدل می‏تواند همه مسائل را تحت پوشش خود قرار دهد و اگر مقصود بیان جزئیات این اصول باشد، باید علاوه بر آن‌ها به اصولی چون نبوّت، امامت، امر به معروف و نهی از منکر، وعد و وعید نیز اشاره نمود.

دیدگاه دوم: توحید، نبوّت و معاد

برخی از اندیشمندان همچون ملامحسن فیض کاشانی۱ معتقدند که اصول دین عبارت است از توحید، نبوّت و معاد. طبیعتاً صفت عدل، در ذیل اصل توحید و در زمره صفات الهی قرار خواهد گرفت. امامت نیز از جمله شئون نبوّت محسوب می‏شود و بر پیامبر واجب است که جانشین و خلیفه‏ای بعد از خود انتخاب نماید و او را به مردم معرّفی کند.۲

اگر اصل وعد و وعید را همان اصل معاد بدانیم و فرق میان آن‌ها را صرفاً از جهت نام‌گذاری بشماریم، می‏توانیم بگوییم دیدگاه ابراهیم مؤیّدی نیز همین است؛ ولی اگر اصل وعد و وعید اخص از معاد باشد، در این صورت باید گفت وی در بیان اصول دین، از سه اصل مذکور، دو اصل اوّل را قبول دارد و به جای معاد، از اصل وعد و وعید بهره گرفته است.۳

دیدگاه سوم: توحید، نبوّت و امامت

خواجه نصیرالدین طوسی در بسیاری از آثارش، از جمله در رسائل خود، به

1.. فيض کاشانى، ‏رسائل: ج۴ ص۱۲۹.

2.. کاشف الغطاء، أصل الشيعة و أصولها: ص۶۰؛ مغنيه‏، الجوامع و الفوارق بين السنّة و الشيعة: ص۳۶؛ سبحانی، رسائل و مقالات: ج۵ ص۳۰۸؛ کاشف الغطاء، العقائد الجعفرية: ص۱۰۴؛ سميح دغيم‏، مصطلحات الإمام الفخر الرازی:‏ ص۶۳؛ طباطبایی، الميزان فى تفسير القرآن: ج۵ ص۳۲۵؛ امين‏، نقض الوشيعة: ص۱۳۰؛ طباطبایی، شيعه در اسلام:‏ ص۱۴۲.

3.. مؤيّدى‏، الإصباح على المصباح فی معرفة الملک الفتّاح‏: ص۲۵.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
116

منزلتین و امر به معروف و نهی از منکر نیز در قالب همین اصل ظهور و بروز می‏یابند. پس اصول دین همان دو اصل توحید و عدل است.۱

شیخ طوسی نیز در کتاب الاقتصاد خود در بیان وظایف مکلّفین، دو چیز را بر بندگان لازم می‌شمارد: علم و عمل، که عمل تابع علم است. وی در بیان آنچه شناخت آن بر مکلّف لازم است، به دو اصل توحید و عدل اکتفا می‏نماید و معتقد است که اصل توحید، بر چند امر استوار است که باید در زمره مبحث توحید به آن‌ها توجّه داشت: یکی شناخت راه رسیدن به معرفت خداوند. دوم، شناخت خداوند با تمام اوصاف و صفاتش. سوم، شناخت این‌که خداوند چگونه و به چه دلیل این صفات را دارد. چهارم، شناخت این‌که چه چیزهایی برای خداوند امکان دارد و چه چیزهایی برای وی ممتنع است و نباید به وی نسبت داد. پنجم، شناخت وحدت و یگانگیِ وی و نفی شریک و یا همتا برای وی در صفت قدمت.

به گفته شیخ طوسی، اصل عدل نیز بر پایه چند مسئله استوار است که بدون در نظر گرفتن آن‌ها اصل مذکور به درستی درک نشده است: یکی شناخت مصلحت داشتن تکلیف نمودن بندگان و بیان شروط این مکلّف قرار دادن. دوم، شناخت پیامبران و شرایط انبیا. سوم، شناخت وعد و وعید به همراه شناخت متعلّقات قیامت. چهارم، شناخت امام و ویژگی‏ها و شروط آن. پنجم، شناخت امر به معروف و نهی از منکر.۲

در نظر ابتدایی، از این عبارت برداشت می‏شود که شیخ طوسی اصول دین را همان دو اصل توحید و عدل می‏داند و باقی اصول و مسائل اصلی دین را زیر مجموعه این دو اصل قرار می‏دهد؛ ولی با توجّه به توضیحی که در ذیل هر اصل می‏دهد که در هر اصل چه مباحثی گنجانده شده، می‏توان به این نتیجه رسید که دیدگاه شیخ طوسی نیز همانند دیدگاه سیّد مرتضی است که باید

1.. قاضى عبد الجبّار، شرح الاُصول الخمسة: ص۷۶.

2.. طوسى‏، الإقتصاد فيما يتعلّق بالإعتقاد: ص۳۴.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23636
صفحه از 435
پرینت  ارسال به