115
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

اعتقادی به آن نداشته باشد؛ ولی کسی که به فرع ضروری مثل نماز اعتقاد نداشته باشد و بداند که وجوب نماز از پیامبر صلی الله علیه و آله صادر شده است، در این صورت، از دایره اسلام خارج است چون به انکار نبوّت می‏انجامد. البتّه همین فرد اگر به صدور این فرع از پیامبر صلی الله علیه و آله جاهل باشد، از مسلمانان محسوب می‏شود؛ منوط به این‌که به هر آنچه پیامبر صلی الله علیه و آله آورده، ملتزم باشد، هرچند این التزام اجمالی باشد و موارد آن را به تفصیل نداند.۱

تعداد اصول دین

در تعیین تعداد اصول دین، در میان متفکّران مختلف شیعی و سنی وحدت دیدگاه مشاهده نمی‏شود. در ذیل به این دیدگاه‌ها پرداخته خواهد شد.

دیدگاه اوّل: توحید و عدل

قاضی عبدالجبّار در کتاب شرح الاصول الخمسة می‏گوید:

۰.حق آن است که اصول دین، در دو اصل توحید و عدل منحصر است؛ زیرا اصول دیگر همچون نبوّت و شرایع، از زیر شاخه‏های عدل محسوب می‏شود. وقتی خداوند بداند که صلاح بندگان در ارسال رسول و تعبّد نمودن مردم به شریعت است، عقلاً بر وی واجب است رسول بفرستد و مردم را به شریعت متعبّد نماید و از عدل الهی است که به واجب بر او اخلال نکند و نسبت به آن بی‌توجّه نباشد.

وی در ادامه معتقد است:

۰.وعد و وعید نیز در همین اصل (عدل) مندرج است؛ زیرا وقتی خداوند به بندگان مطیعش وعده ثواب و به بندگان گناهکار وعده عذاب داد، به ناچار باید وفای به وعد و وعید نماید و دروغ نگوید و خلاف وعده‌اش عمل نکند. این امر، مقتضای عدل الهی است. همچنین منزلت بین

1.. مغنيه‏، الجوامع و الفوارق بين السنّة و الشيعة: ص۳۷.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
114

امکان مراجعه به نصوص دینی در کشف و اثبات آنهاست. در اصول اعتقادی، چنین امری جایز نیست؛ ولی در فروع اعتقادی این امر امکان پذیر است».

خرّازی در ادامه، به این ملاک اِشکال کرده و می‏گوید:

۰.این ملاک فراگیر نیست؛ زیرا در برخی از اصول اعتقادی همچون امامت و معاد  با وجود این‌که عقل می‏تواند دست به استنباط بزند و گزاره‏های اعتقادی در این زمینه را استخراج کند  ، می‏توان به ادلّه نقلی قطعی مراجعه نمود؛ زیرا بعد از آن‌که اصل توحید و نبوّت با ادلّه عقلی ثابت شد، گفتار پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد امامت و معاد حجّیت می‏یابد و همین امر در پیدایش علم برای مکلّف کفایت می‏کند و می‏توان به آن اعتقاد ورزید و نیازی به اقامه دلیل عقلی بر آن مطلب نیست. هرچند که اگر چنین کاری صورت بگیرد، قطعاً گزاره استنباط شده مستحکم‌تر می‏شود.۱

اصول دین و ضروریات

اصول دین را نباید مساوی با ضروریِ دین دانست. بدین معنا که ممکن است امری، هم از اصول دین باشد و هم از ضروریات دین؛ ولی چنین نیست که همه مسائل ضروری دین، از اصول دین تلقّی شوند. پس میان این دو عنوان، تلازم همیشگی برقرار نیست. ضروری دین، هر حکمی است که همه مذاهب اسلامی آن را پذیرفته‏اند و هیچ اختلافی در میان آن‌ها وجود ندارد، مثل: وجوب نماز، وجوب روزه و وجوب حج. انکار این ضروریات، به انکار نبوّت منجر خواهد شد.

فرق میان «اصول دین» و «ضروری دین» در این است که کسی که به یکی از اصول دین مثل توحید یا نبوّت اعتقاد ندارد، از دایره اسلام خارج است، چه عالم به اصل باشد و اعتقاد نداشته باشد و چه جاهل به آن باشد و در نتیجه،

1.. خرّازى‏، بداية المعارف الإلهية فی شرح عقائد الإمامية: ج۱، ص۱۵.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23534
صفحه از 435
پرینت  ارسال به