103
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

نظریه مختار

از آنچه در نقد چهار نظریه نخست گذشت و نیز نظریه پنجم که از دیگر نظریات به واقع نزدیک‏تر است، روشن می‏شود که در این بحث، دو پیش فرض وجود دارد: یکی این‌که انسان حامل معرفت فطری و قلبی از خدا است. دیگر این‌که انسان در هنگام تولّد، همچون لوح سفید است. بر اساس پیش‌فرض نخست، اوّلین واجب اصلی اعتقادی، اعتقاد و ایمان به خدا خواهد بود، و اوّلین واجب مقدّماتی، اراده ایمان به خدا. و بر اساس پیش‌فرض دوم، اگر مقصود از اوّلین واجب، نخستین به حسب مقصود اصلی و اوّلین واجب اصلی باشد، معرفت اﷲ را باید اوّلین واجب شمرد و اگر مقصود از آن، نخستین به حسب اوّلین فعل صادر از مکلّف باشد، باید قصد و اراده را اوّلین واجب تلقّی نمود؛ زیرا شکّ دستوری نیز از جمله افعال اختیاری است و خود، مسبوق به اراده و اختیار است.

گفتار پنجم: اصول دین؛ تعریف، ملاک و تعداد

امروزه کم‌تر کسی را می‏توان یافت که با مباحث اعتقادی سر و کار و آشنایی نداشته باشد و اصطلاح «اصول دین» را نشنیده باشد. به قول شهيد سیّدمحمّد صادق صدر، «اصول دین واژه‏ای است که بچه‏ها به یادگیری آن مشغول‌اند و بزرگان به اعتقادی‌ورزی بدان مکلّف».۱ این سخن، خود حاکی از آن است که واژه اصول دین در فرهنگ دینی، نفوذی بس عمیق دارد و شاید یکی از کلمات رایج و حتّی بدیهی تلقّی می‏شود. ولی همین اصطلاح و واژه کاملاً نام آشنا، در مقام تعریف و نیز از جهت مصداق، به محلّ اختلاف اندیشه‌وران تبدیل شده است و حتّی تاریخچه آن در هاله‏ای از ابهام است و از مؤسّس و واضع آن اطلاعی در دست نیست. بنابراین، باید بحث و تحقیق مفصّلی بر روی این کلمه و مصادیق آن صورت بگیرد.

1.. شهيد صدر، سیّدمحمّد صادق، ما وراء الفقه: ج۱۰ ص۲۸۷.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
102

اوّلی به حسب مقصود بالاصاله، در این صورت، نظر و یا قصد اوّلین واجب است.۱

فخر رازی نیز مشابه این دیدگاه را اظهار می‏دارد؛ با این تفاوت که وی معتقد است اگر مقصود از اوّلین واجب، مقصود بالاصاله باشد و معرفت اﷲ را فعل اختیاری بدانیم، بی شک، معرفت اﷲ اوّلین واجب خواهد بود و اگر معرفت اﷲ اختیاری نباشد، باید نظر و استدلال را اوّلین واجب بشماریم. ولی اگر مقصود از اوّلین، اوّلی به هر جهت باشد، در این صورت، «قصد» اوّلین واجب است.۲

بیجوری نیز معتقد است که اگر مراد از اوّلین واجب، اوّلین واجب به حسب مقصود باشد، معرفت اﷲ اوّلین واجب است؛ ولی اگر مراد از اوّلی، توجّه به اوّلین وسیله باشد، نظر و استدلال اوّلین واجب است و اگر توجّه به راه و وسیله بعید باشد، باید قصد را اوّلین واجب بدانیم.۳

سيّد عميد الدين عُبيدلى‏ در اعتراض به این دیدگاه‏ها می‏گوید:

۰.اگر معرفت اﷲ از باب شکر منعم و دفع ضرر محتمل واجب باشد، در این صورت، نمی‏توان معرفت اﷲ را اوّلین واجب به حسب مقصودِ اوّلاً و بالذّات دانست؛ زیرا مقصود بالاصاله و مراد بالذّات، همان شکر منعم یا دفع ضرر محتمل است. پس باید همان را به عنوان اوّلین واجب معرّفی نمود، نه معرفت اﷲ را.۴

1.. فاضل مقداد، إرشاد الطالبين إلى نهج المسترشدين‏: ص۱۱۳؛ علامه حلّی، أنوار الملکوت فی شرح الياقوت:‏ ص۹؛ همو، مناهج الیقین: ص۱۹۲؛ همو، معارج الفهم فی شرح النظم‏: ص۹۱؛ علامه حلّى، تسليک النفس إلى حظيرة القدس: ص۸۶؛ اسدآبادی، التعليقات على شرح العقائد العضدية: ص۶۰؛ تفتازانى‏، شرح المقاصد: ج۱ ص۲۷۱؛ جرجانی، شرح المواقف: ج۱ ص۲۷۶؛ حمود، الفوائد البهيّة فی شرح عقائد الإمامية: ج۱ ص۲۹؛ ابن خلدون‏، لباب المحصّل فی أصول الدين‏: ص۳۰۱.

2.. خواجه نصير، تلخيص المحصّل: ص۵۹.

3.. بیجوری، حاشیة الإمام البیجوری علی جوهرة التوحید؛ تحفة المرید علی جوهرة التوحید: ص۳۷ ـ ۳۸؛ شيرازى‏، الإشارة إلى مذهب أهل الحق:‏ ص۳۷۲.

4.. عبيدلى‏، إشراق اللاهوت فی نقد شرح الياقوت‏: ص۲۹.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23637
صفحه از 435
پرینت  ارسال به