77
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

ادلّه وجوب معرفت اﷲ

برای اثبات وجوب شناخت خداوند، از ادلّه عقلی و نقلیِ مختلفی استفاده شده است که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

۱. وجوب شکر مُنعم

با توجّه به وجود نعمت‏های فراوان در اطراف انسان، باید به بداهت عقلی، لزوم شکر منعم را پذیرفت. سپاس‌گزاری از کسی که این همه نعمت را در اختیار انسان قرار داده است، عقلاً لازم و ضروری است؛ امّا سپاس‌گزاری از چنین نعمت دهنده‏ای، بدون شناخت او ممکن نخواهد بود. پس عقلاً شناخت منعم و خداوند، لازم و ضروری است.۱

۲. دفع ضرر محتمل

در باره وجود خداوند، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. از طرفی هم پذیرش یا انکار صانع عالَم، نتایج بسیار عظیمی در سعادت و شقاوت خواهد داشت. در صورتی که عالَم صاظنع داشته باشد و فرد مکلّف، به انکار او دست بزند، گرفتار شقاوت ابدی خواهد شد و ضرر عظیمی متوجّه وی خواهد شد. پس عقل حکم می‏کند که برای دفع این ضرر محتمل، باید خداوند را شناخت.۲

۳. نصوص

در برخی از نصوص مثل آیه (فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ)۳ به پیامبر امر شده است که به وجود خداوند علم پیدا کند. طبق مفاد آیه (قُل إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اﷲ فَاتَّبِعُونِی

1.. حلبى‏، تقريب المعارف:‏ ص۶۵ ـ ۶۶؛ سبزوارى، الخلاصة فی علم الکلام:‏ ص۳۴۸؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام‏: ص۲۸ ـ ۲۹؛ قزوينى‏، الآلوسی و التشيّع‏: ص۲۵۳.

2.. حلبى‏، تقريب المعارف‏: ص۶۵ ـ ۶۶؛ سبزوارى، الخلاصة فی علم الکلام‏: ص۳۴۸؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام‏: ص۲۸ ـ ۲۹؛ قزوينى‏، الآلوسی و التشيّع‏: ص۲۵۳.

3.. ﴿پس بدان که معبودی جز خدا نیست﴾. محمّد: آیۀ ۱۹.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
76

مکاتب فلسفی، تصدیق، نتیجه قهری تصوّر است و تصوّر هم نتیجه قهری علل خارجی است و علل خارجی هم بنا بر قانون علّیت، سرانجام به علّت‌العلل که خداوند است باز می‏گردند.۱ در نتیجه، نه تصوّر و شناخت می‏تواند متعلّق تکلیف باشد و نه تصدیق و ایمان. در واقع، هیچ یک از دو نظریه مورد بحث، مورد تأیید فلسفه‏هایی چون فلسفه ابن سینا و ملا‌صدرا نیست. در این نوشتار به دیدگاه سوم پرداخته نخواهد شد؛ زیرا از بحث فعلی خارج است. علاوه بر این‌که از جهت نقد نیز با همان اشکالات دیدگاه اوّل مواجه است.

به نظر می‏رسد برای این‌که این بحث به خوبی تنقیح شود، می‏توان از تطبیق این مبحث بر یکی از واجبات اعتقادی مثل مبحث توحید بهره برد. به همین جهت، بحث را در این مصداق تطبیق می‏کنیم و به تبیین، نقد و بررسی ادلّه آن‌ها می‌پردازیم تا در نهایت، نتیجه‌گیری کنیم که آیا در این اصل اعتقادی، شناخت مقصود اصلی است یا تدیّن. برای اثبات این‌که معرفت عقلی، مقصود اصلی از واجبات اعتقادی است یا تدیّن، ابتدا باید وجوب شناخت یا تدیّن ثابت شود و سپس نفسی بودنِ یکی از این دو، با ادلّه تثبیت گردد تا در سایه آن، دیگری به عنوان مقدّمه یا شرط متأخّر تلقّی شود.

دیدگاه اوّل: شناخت و معرفت عقلی

بعضی از اندیشمندان معتقدند که مقصود اصلی در اعتقادات، همان شناخت عقلی است. از دیدگاه ایشان، تدیّن، نتیجه قهری و غیر ارادیِ شناخت است و نظر و استدلال نیز مقدّمه آن شناخت. با توجّه به تطبیق این بحث در مبحث توحید، ابتدا به ذکر ادلّه اثبات وجوب معرفت اﷲ اشاره می‏شود و در ادامه به وجوب نفسی بودن آن پرداخته خواهد شد.

1.. ر.ک : برنجکار، «اختیار و علّیت از دیدگاه ملا صدرا و اسپینوزا» ص۴۳ ـ ۶۱؛ همو، «نقد و بررسی دیدگاه ابن سینا و اسپینوزا دربارۀ ضرورت علّیت» ص۳۷ ـ ۵۸.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23656
صفحه از 435
پرینت  ارسال به