۳. بیان محدودیتهای عقل
شکّی نیست که با یک قوّه نمیتوان همه امور را درک کرد و طبیعتاً هر قوّهای درک خاصّ خود را دارد. نباید انتظار داشت که با حس بتوان به معرفتی شهودی دست یافت یا با قوّه شهودی و بدون بهرهگیری از حواس، محسوسات مادّی را درک کرد. در مورد عقل نیز قطعاً چنین محدودیتی وجود دارد؛ به گونهای که حتّی در منطق و فلسفه اذعان میشود که عقل صرفاً توان درک کلّیات را دارد و از درک مستقیم جزئیات ناتوان است. استاد محمّدرضا حکیمی محدودیتهای عقل را در ده مرحله خلاصه کردهاند که میتوان گفت نوعی استقراء است، نه حصر عقلی:
۱. در شناخت همه راههای ادراک حقایق.
۲. در ادراک خود حقایق.
۳. در ادراک همه ابعاد حقیقتهای مجمل.
۴. در ادراک کامل روابط حقیقتها با يکدیگر.
۵. در ادراک حقیقتهای فراعقلی (به طور خاص).
۶. در ادراک تأثير معرفت موضوعات فراعقلی در معرفت موضوعات عقلی محض.
۷. در ادراک تأثير معرفت موضوعات فراعقلی در معرفت موضوعات تجربی و حسّی.
۸. در ادراک تأثير معرفت موضوعات فراعقلی در معرفت موضوعات کشفی و شهودی(در سلوک صناعی).
۹. در ادراک روش درست استفاده از عقل (راه کاربرد عقل).
۱۰. در ادراک عوامل خنثیکننده معرفت عقلی.۱
گاه انسان از محدودیتهای عقل غافل شده، چنین تصوّر میکند که با عقل خود میتواند به همه امور دست یابد. همین توهّم، موجب میشود که در برابر