قواعد عقل عملی در علم کلام
پس از اشاره به حجّیت عقل عملی، پرداختن به پاسخ پرسش اصلیِ این تحقیق ضرورت دارد. به راستی عقل عملی در استنباط آموزههای کلامی، از چه شیوهها و روشهایی پیروی میکند؟ عقل عملی در قالب چه قواعدی به این امر مدد میرساند؟ اگر این شیوهها و قواعد به کار بسته نشود، چه خلأهایی در علم کلام رخ میدهد؟ در صفحات آینده، سعی بر ارائه جواب با رویکرد جزئی نمونی به مخاطب است تا در سایه این نمونههای ارائه شده، همسویی و همدلیِ مخاطب با نویسنده ایجاد شود و بتوان به نقطه مشترکی در فهم نقش و کارکرد عقل عملی در علم کلام پی برد.
۱. قاعده حسن و قبح
چنانکه گذشت، یکی از نکات اختلاف برانگیز در علم کلام، عقلی یا شرعی بودنِ حسن و قبح است. آیا عقل بشری میتواند خوبی یا بدیِ افعال را درک کند یا باید این خوبی و بدی را از امر و نهی الهی کشف نمود؟ امامیه و معتزله بر آناند که عقل این توان را دارد که بدون مددگیری از امر و نهی شارع و قطع نظر از فاعل فعل، خوبی یا بدیِ افعال را درک کند. با این رویکرد، مسائل مختلفی در علم کلام اثبات میشود که در ادامه، به برخی از این نمونهها اشاره خواهد شد.
۱ ـ ۱. ثواب و عقاب
یکی از پرسشهایی که برای افراد جست و جوگر در علم کلام رخ میدهد، سؤال از چراییِ ثواب و عقاب بر افعال خوب و بد است. به چه دلیل وقتی انسان کار خوبی انجام میدهد، نسبت به آن ثواب داده میشود و اگر فعل بدی را مرتکب شد، نسبت به آن عقاب تعلّق میگیرد؟ پاسخ این سؤال نیز با تکیه بر قاعده حسن و قبح عقلی روشن میشود. وقتی حسن و خوبی عملی برای عقل روشن شد، به طور بدیهی وجوب مدح بر آن عمل را درک میکند و انجام