165
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

در برهان امکان و وجوب، از آن بهره گرفته‏اند. به عبارت بهتر، اصل علّیت یکی از پیش‌فرض‏های برهان امکان و وجوب تلقّی شده است.۱

۴ ـ ۷. انتفاء مدلول با انتفاء دلیل

از جمله روش‏های استدلال به عقل نظری در مسائل کلامی، می‏توان به انتفاء مدلول با انتفاء دلیل اشاره کرد. وقتی دلیلی برای وجود امری یافت نشد، می‏توان آن امر را منتفی دانست. چنین استدلالی در برخی از مسائل کلامی مثل مبحث وحدت و تعدّد خداوند مطرح است.

می‌توان برخی از فراز‏های نامه امیرالمؤمنین علیه السلام به امام حسن‌ علیه السلام را مصداق چنین استدلالی دانست. حضرت به فرزندش می‏نویسد:

۰.اگر برای خداوند شریکی وجود داشت، هر آینه باید او نیز رسولانش را برای تو می‏فرستاد و باید آثار ملک و سلطنتش ظاهر می‏شد و می‏بایست افعال و صفاتش را می‏فهمیدی؛ در حالی که از این امور خبری نیست و [در نتیجه] او خدایی واحد و یکتا است.۲

در این استدلال، تعدّد اله نفی شده است؛ زیرا دلیل و نشانه‏های آن، موجود نیست. پس فقدان دلیل بر اله دیگر، خود بهترین شاهد بر نبودن آن است.

۴ ـ ۸. قاعده معطی شیء

یکی از قواعدی که در مبحث صفات کارآیی فراوانی دارد، قاعده معطی شیء است. وقتی علّتی کمالی را به معلول اعطا بکند، معقول نیست که خودش فاقد آن کمال باشد؛ زیرا در صورتی که معلول دارای کمالی باشد که علّت آن را ندارد، به ناچار معلول از این جهت قوی‏تر از علّت خود خواهد شد و این، با معلول بودن وی سازگار نیست. از سوی دیگر، همه ممکنات به خداوند منتسب‌اند. پس هر نوع کمالی که در ممکنات باشد، باید در خداوند به نحو

1.. سعیدی مهر، آموزش کلام اسلامی: ج۱ ص۵۷ ـ ۵۸.

2.. شريف رضى، نهج البلاغة: نامۀ ۳۱.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
164

است. مطابق این برهان، در عالم امکانی امور فراوانی را مشاهده می‏کنیم که چه بزرگ و چه کوچک، قوی یا ضعیف، گیاه یا حیوان یا انسان هر چه که باشد، با محدودیت‏هایی همچون قید زمان، مکان، کیفیت و خصوصیت ویژه همراه است. از طرفی هم محدودیت را خود اشیاء به وجود نمی‏آورند، بلکه از ناحیه غیر ایجاد می‏شود و همین امر، حاکی از آن است که محدود نیازمند به شیء دیگری است که حد را در او ایجاد کند و این شیء دیگر نیز اگر محدود باشد، به همین مشکل مبتلا است. پس آن شیء دیگر باید خود، نامحدود باشد.۱

۴ ـ ۴. برهان امکان

برهان امکان و وجوب، یکی از براهینی است که در علم کلام برای اثبات خداوند از آن بهره گرفته شده است. در تبیین کیفیت استناد به این برهان گفته می‏شود: در هستی، موجود یافت می‏شود. این موجود یا به‏ گونه‌ای است که وجود برایش ضروری است و قابل انفکاک از وی نیست و یا وجود از وی قابل انفکاک است. قسم اوّل، همان واجب الوجود است و قسم دوم ممکن الوجود است که مطابق اصل علّیت، نیازمند به علّت است و این علّت با توجّه به امتناع تسلسل و دور، به ناچار باید به واجب الوجود ختم شود.۲

۴ ـ ۵. برهان نظم

برهان نظم نیز برهان مشهوری است که در علم کلام، برای اثبات خداوند و برای اثبات صفت علم در کلام به کار می‏رود.۳

۴ ـ ۶. اصل علّیت

اصل علّیت، از جمله اصولی است که متکلّمان در موارد متعدّدی از جمله

1.. طباطبایی، شيعه در اسلام:‏ ص۱۲۲؛ خرّازى‏، بداية المعارف الإلهية فی شرح عقائد الإمامية: ج۱ ص۳۹.

2.. علامه حلّى، کشف المراد: ص۲۸۰.

3.. سعیدی مهر، آموزش کلام اسلامی: ج۱ ص۴۲.

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23700
صفحه از 435
پرینت  ارسال به