خواستههایش تأمین شده است هر چند صد در صد نیست، امّا به دلیل تصوّر بی نتیجه بودن تلاشش، آنها را ناچیز میشمرد و هیچگاه به آنها توجّه نمیکند. چنین شخصی پس از اینکه فعالیت خود را چیزی جز ملالت و خستگی ندانست، کمکم امیدش از دست میرود و دیگر دلیلی برای ادامه آن نمیبیند. لذا دچار ناکامی و تنیدگی خواهد شد.
انتظار صد در صدی⇦عدم تطابق نتیجه متوقَّع با نتیجه متوقِّع⇦احساس هدررفت⇦کاهش ارزش فعل و ندیدن نتایج موجود⇦احساس ناکامی
این شخص، مانند کشاورزی است که خیال میکند تمام آنچه را که کاشته باید بدون کم و کاست برداشت کند؛ امّا هنگام برداشت متوجّه میشود که بخشی از بذرهایی که کاشته بود، به هر دلیل، ثمر نداده است. در این حال، با وجود به بار نشستن بخش دیگری از کاشتههایش، به تصوّر اینکه رنج چند ماهه او بیحاصل مانده و به هدف نهایی نرسیده است، از کار و تلاش دست میکشد و زانوی غم بغل میکند و با این کار، تمام دسترنج خویش را از بین میبَرَد. غافل از آن که از اوّل نباید چنین تصورّی میکرد که همه آنچه میکارد، نتیجهبخش باشد؛ بلکه باید میپذیرفت که برخی دانهها، با وجود فراهم بودن همه زمینهها (مانند آب و خاک و...) برای رشد و نمو، باز به دلایل گوناگون، ممکن است به ثمر ننشینند.
بنا بر این، پذیرش این واقعیت که در صحنه عمل ناکامیهایی وجود خواهد داشت، عاملی است برای تعدیل نتیجه مورد انتظار (متوقَّع) فرد و تطابق آن با نتیجه محقّق شده (متوقِّع). پیامد مثبت این تطابق، ثمربخش ارزیابی کردن تلاش و فعالیت است. این ارزیابی، حرکتآفرین است و شخص را به ادامه تلاش امیدوار میسازد؛ چراکه از نتایج موجود راضی است و فعالیت خود را دارای ارزش میداند و همین امر، موجب کامیابی و رضایتمندی اوست.
تعدیل نتیجه⇦تطابق نتیجه متوقَّع با نتیجه متوقِّع⇦ثمر بخش بودن فعل⇦رضایت از نتیجه⇦ادامه فعالیت⇦کامیابی
در قرآن کریم در دو مأموریت مختلف، به تعدیل انتظارات افراد پرداخته است. مأموریت اوّل، مخصوص پیامبر صلی الله علیه و اله و همان «رسالت الهی» و تبلیغ دین خداست که نتیجه مورد انتظار در آن، ایمان آوردن همه مردم و به سعادت رسیدن آنان است. مأموریت دوم، یکی از تکالیف مشترک میان ایشان و دیگر مؤمنان، یعنی «جهاد» در