عمل به وظیفهاش، یاری میرساند. حصول چنین اطمینانی، مانعی است از تلاش بیهوده و مشقّتآور و عاملی است برای کامیابی و رضایتمندی.
تعدیل وظیفه⇦هماهنگی وظیفه متصوَّر با وظیفه واقعی⇦اطمینان به ادای وظیفه ⇦ احساس کامیابی و رضایتمندی
بنا بر این، برای ایجاد تعادل میان احساس تعهّد و وظیفه متصوَّر، و آنچه واقعیتِ وظیفه با آن سازگار است، باید محدوده و گستره وظیفه اصلی یادآوری و مورد توجّه واقع شود؛ همان کاری که خدای متعال در مقام تسلیتبخشی به پیامبر صلی الله علیه و اله در موقعیتهای زیر، انجام داده است.
کاربردها
در این جا به نمونههایی از کاربرد روش وظیفه ـ تعدیلی اشاره میشود.
یک. کفرورزی
انبیای الهی از سوی خداوند متعال مأمور بودند تا مردم را از گمراهی نجات دهند و با ارائه برنامههای الهی، آنان را به کمال و سعادت راهنمایی کنند؛ امّا بیشتر مردم به دلیل خو گرفتن با مادّیات و پیروی از هواهای نفسانی، همواره در راه کفر و شرک خویش پافشاری میکردند. پیامبران، وقتی این وضع را مشاهده میکردند، بسیار غمگین و ناراحت میشدند. قرآن این حالت اندوه و نگرانی را نسبت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله این گونه توصیف میکند:
(فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا.۱
گویی میخواهی به خاطر اعمال آنان، خود را از اندوه هلاک کنی، اگر به این گفتار ایمان نیاورند!).
باخِع به معنای هلاک کردن خویشتن از شدّت غم و اندوه است۲ و کلمه «أسفاً» که به معنای شدّت اندوه و غضب،۳ و به عنوان حال یا مفعول «باخع»۴ است، این