49
روش‌های توان‌افزایی در سختی‌ها

«هم» در عبارت «فَرَدُّواْ أَیدِیَهُمْ فیِ أَفْوَاهِهِمْ» به کفّار برگردد و آن را کنایه و تمثیلی از تمسخر انبیایشان بدانیم که در این صورت، آیه این گونه معنا می‌شود:

([ای مشرکان مکّه!] آیا خبر کسانی که پیش از شما بودند، به شما نرسید؟! قوم نوح و عاد و ثمود و آنها که پس از ایشان بودند، همان‌ها که جز خداوند از آنان آگاه نیست، پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند؛ ولی آنها دست بر دهان گرفتند [و بدین وسیله به پیامبران اشاره می‌کردند که ساکت شوند!] و گفتند:...).

طبق این معنا، آیه بر استهزای اقوام قبلی نسبت به پیامبرانشان دلالت می‌کند و در نتیجه، موجب دلگرمی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله خواهد بود. در حالی که طبق دیگر معانی، آیه ربطی به بحث ما نخواهد داشت.

چهار. افترا

یکی دیگر از موضوعات نگران کننده برای پیامبر خدا صلی الله علیه و اله تهمت‌ها و نسبت‌های ناروایی بود که از طرف دشمنان دین خدا اعم از مشرکان، یهودیان و منافقان به وی داده می‌شد.۱ آنان گاه او را مجنون۲ می‌خواندند،۳ گاهی او را ساحر۴ خطاب

1.. ر.ک: دائرة المعارف قرآن کریم، مدخل «افترا»، صادقی فدکی، سید جعفر، ج۴، ص۹۱ ـ ۱۱۰.

2.. واژۀ «جنون» از ریشۀ «ج ن ن» به معنای پوشیده است (لسان العرب، ج‏۱۳، ص۹۲؛ کتاب العین، کلمۀ جن). در اصطلاح به عاملی گفته می‌شود که عقل را می‌پوشاند (مجمع البیان، ج۱۰، ص۱۷) و یا موجب اختلال در قوای عقلی انسان می‌شود، به طوری که اعمال و رفتار انسان را از مسیر درست خارج می‌کند. برخی از مفسّران نیز می‌نویسند: مجنون کسی است که دچار جنون شده و عقلش زایل گشته و پرت و پلا می‌گوید (التبیان فی تفسیر القرآن، ج‏۹، ص۳۹۶). این واژه به این معنا شانزده مرتبه در آیات قرآن به کار رفته است.

3.. (وَ قَالُوا يَا أَيُّهَا ٱلَّذِى نُزِّلَ عَلَيْهِ ٱلذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ) (سورۀ حجر، آیۀ ۶). نیز، ر.ک: سورۀ مؤمنون، آیۀ ۷؛ سورۀ اعراف، آیۀ ۱۸۴؛ سورۀ سبأ، آیۀ ۴۶؛ سورۀ دخان، آیۀ ۱۲؛ سورۀ قلم، آیۀ ۵۱ و...).

4.. «سِحر» در لغت به معنای رویگردانی، کاری که علتش نامعلوم باشد، نیرنگ و تخیل است (لسان العرب، ج‏۴، ص۳۴۸). در اصطلاح به معنای کارهایی است که ساحر با انجام آن، به نوعی در دید انسان تصرّف می‌کند؛ به نحوی که سحر می‌شود و خیال می‌کند حقیقت همان است که می‌بیند؛ امّا در واقع حقیقت ندارد (لسان العرب، ج‏۴، ص۳۴۸؛ نیز، ر.ک: مجمع البیان، ج۱، ص۳۲۱). این واژه به همراه مشتقاتش شصت بار در قرآن تکرار شده است. نکتۀ جالب توجّه این‌که کفّار، پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله را هم ساحر می‌خواندند و هم مسحور (سورۀ فرقان، آیۀ ۸). همچنین آنها نه تنها در مقابل اعمال پیامبر صلی الله علیه و اله اتّهام سِحر را به کار می‌بردند، و معجزۀ «شقّ القمر» و هر معجزۀ دیگر را سحر می‌پنداشتند (سورۀ قمر، آیۀ ۲)، در برابر عقاید و افکار وی نیز این تعبیر را به کار می‌بردند (سورۀ مدثر، آیۀ ۲۴ و ۲۵؛ سورۀ احقاف، آیۀ ۷).


روش‌های توان‌افزایی در سختی‌ها
48

این آیه در سوره رعد نیز این گونه بیان شده است:

(وَلَقَدِ اسْتُهْزِىءَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَأَمْلَيْتُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ.۱

پیامبران پیش از تو را نیز مورد استهزا قرار دادند. من به کافران مهلت دادم. سپس آنها را گرفتم. دیدی مجازات من چگونه بود؟).

آیه یادشده که پس از بیان لجاجت فوق‌العاده کفار و تهدید آنها به عذاب کوبنده و نزدیکی نشانه‌ها و مقدّمات آن، آمده است، بنا بر نظر بیشتر مفسّران، در مقام تسلیت و دلداری پیامبر صلی الله علیه و اله و تهدید کافران است.۲ نقلی در ذیل آیه نیز این نظر را تأیید می‌کند.۳ هرچند برخی این برداشت را صحیح نمی‌دانند و معتقدند که آن، تأکید همان وعید در آیه قبل۴ است و این‌که چنین وعیدی، صِرف تهدید نیست؛ بلکه در امّت‌های قبل هم اتّفاق افتاده است.۵

در آیه نهم از سوره مبارک ابراهیم علیه السلام نیز می‌خوانیم:

(أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ لاَ يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللّهُ جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّواْ أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُواْ...).۶

در معنای این آیه تا هفت قول بیان شده است.۷ یکی از آنها که خطاب را متوجّه مشرکان مکّه دانسته، نه دنباله سخنان حضرت موسی علیه السلام، این است که دو ضمیر

1.. سورۀ رعد، آیۀ ۳۲.

2.. ر. ک: ترجمۀ مجمع البیان، ج‏۱۳، ص۷۴؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج‏۶، ص۲۵۶؛ أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص۳۴۰؛ التحریر و التنویر، ج‏۱۲، ص۱۹۰؛ الکشّاف، ج‏۲، ص۵۳۱؛ مفاتیح الغیب، ج‏۱۹، ص۴۴. نیز، ر.ک: دیگر تفاسیر ذیل همین آیه.

3.. ر. ک: الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج‏۴، ص۶۴: «أخرج أبو الشیخ و ابن مردویه عن ابن عمر ـ رضی الله عنهما ـ قال کان رجل خلف النبی صلی الله علیه و اله یحاکیه و یلمطه [یلمض] فرآه النبی صلی الله علیه و اله فقال کذلک فکن فرجع إلی أهله فلبط به مغشیا شهرا ثم أفاق حین أفاق و هو کما حاکی رسول الله صلی الله علیه و اله‏».

4.. (وَ لَوْ أَنَّ قُرْءَانًا سُيِّرَتْ بِهِ ٱلْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ ٱلْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ ٱلْمَوْتَىٰ بَل لِّلَّهِ ٱلْأَمْرُ جَمِيعًا أَفَلَمْ يَايْـٔسِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا أَن لَّوْ يَشَاءُ ٱللَّهُ لَهَدَى ٱلنَّاسَ جَمِيعًا وَ لَا يَزَالُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّىٰ يَأْتِىَ وَعْدُ ٱللَّهِ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُخْلِفُ ٱلْمِيعَادَ) (سورۀ رعد، آیۀ ۳۱).

5.. ترجمۀ تفسیر المیزان، ج‏۱۱، ص۴۹۶.

6.. سورۀ ابراهیم، آیۀ ۹.

7.. التحریر و التنویر، ج‏۱۲، ص۲۲۸؛ ترجمۀ مجمع البیان، ج‏۱۳، ص۱۰۳.

  • نام منبع :
    روش‌های توان‌افزایی در سختی‌ها
    سایر پدیدآورندگان :
    محسن عطاءالله
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 22408
صفحه از 368
پرینت  ارسال به