شدند، شادابی و نشاطی پیدا کردند که به آنان شجاعت بخشید و فکر ترس را از سرشان بیرون بُرد.۱
همین خواب سبک و آرامبخش در جنگ «اُحد» نیز در باره برخی از یاران پیامبر صلی الله علیه و اله اتّفاق افتاد و روحیه آنان را تقویت کرد:
(ثُمَّ انزَلَ عَلَیکُم مِن بَعدِ الغَمّ امَنَةً نُعاسًا یغشی طَائفَةً مِنکُم وَطائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِیَّةِ.۲
سپس [خداوند] بعد از آن اندوه، خوابِ سبکِ آرامبخشی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی [تنها] در فکر جان خود بودند و در باره خدا، گمانهای ناروایی همچون گمانهای دوران جاهلیت میبردند.۳
شب بعد از جنگ «اُحُد»، شب دردناک و پُراضطرابی بود. مسلمانان پیشبینی میکردند که سربازان پیروز قریش، بار دیگر به مدینه بازگردند و آخرین مقاومت مسلمانان را در هم بشکنند. در این میان، خوابی تسکینبخش، مجاهدان راستین و توبه کنندگانی را که از فرار «اُحد» پشیمان شده بودند و به لطف پروردگار اعتماد داشتند، فرا گرفت؛ امّا منافقان و افراد سستْایمانی که فقط در فکر حفظ جان خود بودند، در میان انبوهی از افکار ناراحت کننده، تمام شب را بیدار ماندند و بدون اینکه بخواهند، برای مؤمنان حقیقی پاسداری کردند! آنها در باره خدا گمان بد و ناروایی داشتند و قضاوتشان بر اساس معیارهای دوره جاهلیت بود.۴
از اختلاف تعبیر در این دو آیه ـ که در اوّلی «أمنة» بعد از «نعاس» آمد و در دومی، قبل از آن ـ، میتوان نتیجه گرفت که در آیه مربوط به جنگ بدر، نتیجه خواب، امنیت و آرامش دانسته شده است: «النعاس أمنة»؛ و در این آیه، خواب به عنوان یکی از موارد آرامشبخش معرفی شده است: «أمنة نعاساً».