267
روش‌های توان‌افزایی در سختی‌ها

رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله مطرح می‌شود، خداوند، خود را شاهدی کافی بر صحّت رسالت پیامبرش می‌داند،۱ به صورتی که به شاهدان دیگر (مثل ملائکه و دیگر شواهد) نیازی ندارد۲ و هنگامی که مشرکان به پیامبر صلی الله علیه و اله تهمت زدند و گفتند که به خدا دروغ می‌بندد، در جواب آنها، کافی بودن شهادت خدا را به وی تعلیم می‌نماید.۳

توجّه به کفایت الهی از جهت وکیل بودن خدا نیز در مواردی چون: روی‌گردانی از منافقان،۴ سخنان شرک‌آمیز مسیحیان،۵ بی‌اعتنایی و عدم اطاعت از کافران۶ و دفع آزار آنان،۷ موجب دل‌گرمی پیامبر صلی الله علیه و اله شده است. کافی بودن خدای تعالی از حیث ولیّ و یاور بودن در برابر دشمنان هم از جمله مواردی است که توجّه به آن، موجب افزایش توان مؤمنان و بویژه پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و احساس بی نیازی از حمایت دیگران گردیده است.۸ کارکرد این روش در مورد عمل به تکالیف الهی نیز از آیه‌ای که پس از بیان احکام مربوط به اموال ایتام، کفایت خدا را به لحاظ حسابرسی یادآوری نموده است،۹ قابل برداشت خواهد بود. چنانچه کافی بودن خدا در جهت فوق در

1.. ترجمۀ مجمع البيان، ج‏۱۴، ص۲۱۵.

2.. (قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدَاً بَيْنِى وَ بَيْنَكُمْ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ‏ خَبِيرَاً بَصِيرًا) (سورۀ اسرا، آیۀ ۹۶. نیز، ر. ک: سورۀ نساء، آیۀ ۱۶۶؛ سورۀ عنکبوت، آیۀ ۵۲).

3.. (أَمْ يَقُولُونَ ٱفْتَرَاهُ قُلْ إِنِ ٱفْتَرَيْتُهُ فَلَا تَمْلِكُونَ لِى مِنَ ٱللَّهِ شَيْـٔا هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَىٰ بِهِ شَهِيدَاً بَيْنِى وَ بَيْنَكُمْ وَ هُوَ ٱلْغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ) (سورۀ احقاف، آیۀ ۸).

4.. (وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ ٱلَّذِى تَقُولُ وَٱللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى ٱللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلاً) (سورۀ نساء، آیۀ ۸۱).

5.. (يَا أَهْلَ ٱلْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِى دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى ٱللَّهِ إِلَّا ٱلْحَقَّ إِنَّمَا ٱلْمَسِيحُ عِيسَى ٱبْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ ٱللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَىٰ مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَـٔامِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ ٱنتَهُوا خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا ٱللَّهُ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِى ٱلسَّمَاوَاتِ وَمَا فِى ٱلْأَرْضِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلاً) (سورۀ نساء، آیۀ ۱۷۱).

6.. (يَا أَيُّهَا ٱلنَّبِىُّ ٱتَّقِ ٱللَّهَ وَ لَا تُطِعِ ٱلْكَافِرِينَ وَ ٱلْمُنَافِقِينَ... وَ تَوَكَّلْ عَلَى ٱللَّهِ وَ كَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلاً) (سورۀ احزاب، آیۀ ۱ ـ ۳).

7.. (وَ لَا تُطِعِ ٱلْكَافِرِينَ وَ ٱلْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى ٱللَّهِ وَ كَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلاً) (سورۀ احزاب، آیۀ ۴۸).

8.. (وَٱللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَلِيًّا وَكَفَىٰ بِاللَّهِ نَصِيرًا) (سورۀ نساء، آیۀ ۴۵).

9.. (وَٱبْتَلُوا ٱلْيَتَامَىٰ حَتَّىٰ إِذَا بَلَغُوا ٱلنِّكَاحَ فَإِنْ ءَانَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَن يَكْبَرُوا وَمَن كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَن كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا) (سورۀ نساء، آیۀ ۶).


روش‌های توان‌افزایی در سختی‌ها
266

بالله» به همراه یک اسم منصوب بعد از آن بیان شده است. بیشتر مفسّران و نحویان، حرف «باء» را در این ساختار، زائده یا همان تأکید دانسته و کلمه «الله» را فاعل «کفی» گرفته‌اند و اسم منصوب بعد از آن را نیز تمییز یا حال قرار داده‌اند.۱ بنا بر این، ترکیب معنای جمله چنین خواهد بود: «خدا از فلان حیث، کافی و بس است».۲

در واقع، در این ساختار با اضافه شدن «باء» تأکید و ذکر جهت کفایت، بر کافی بودن پروردگار از آن جهت خاص تأکید شده است. این جهات و حیثیات که به وسیله همان اسم‌های منصوب بیان شده و متناسب با محتوای آیات، کفایت الهی را به جنبه‌ای خاص مقیّد نموده‌اند، عبارت‌اند از: گواه بودن،۳ حسابرسی،۴ آگاهی،۵ وکالت،۶ ولایت،۷ نصرت۸ و هدایت.۹ با این حساب، توجّه به چنین آیاتی، کسب اطمینان به بسندگی خدای تعالی و در نهایت، احساس بی نیازی نمودن در همان جهت خاص را به دنبال خواهد داشت. برای نمونه، آن‌جا که موضوع انکار رسالت به وسیله کافران مطرح می‌شود، متناسب با آن، خداوند بر کافی بودن خود از جنبه شهادت تأکید می‌کند، تا ضمن اتمام حجّت بر آنان، پیامبر گرامی خود را نیز تأیید و دلگرم نماید.۱۰ همچنین وقتی شهادت به صدق

1.. روح المعانی فی تفسير القرآن العظيم، ج‏۳، ص۴۵؛ البحر المحيط فی التفسير، ج‏۳، ص۶۵۹؛ ترجمۀ مجمع البيان، ج‏۵، ص۱۶۶؛ مغنی اللبیب عن کتب الاعاریب، ج۱، ص۱۴۴.

2.. البته برخی «کفی» را در معنای فعل امر «اکتف (کافی بدان)»؛ و «باء» را تعدیه دانسته‌اند و این طور معنا کرده‌اند که «خدا را در فلان جهت، کافی بدان» (ر. ک: قاموس قرآن، ج‏۱، ص۱۵۴؛ مفردات الفاظ القرآن، ص۷۱۹).

3.. (وَكَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا) (سورۀ نساء، آیۀ ۷۹ و ۱۶۶؛ سورۀ یونس، آیۀ ۲۹؛ سورۀ رعد، آیۀ ۴۳؛ سورۀ اسراء، آیۀ ۹۶؛ سورۀ فتح، آیۀ ۲۸؛ و نیز ر. ک: سورۀ عنکبوت، آیۀ ۵۲؛ سورۀ احقاف، آیۀ ۸؛ سورۀ فصلت، آیۀ ۵۳).

4.. (كَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا) (سورۀ نساء، آیۀ ۶؛ سورۀ انبیا، آیۀ ۴۷. (كَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا) (سورۀ احزاب، آیۀ ۳۹).

5.. (وَكَفَىٰ بِاللَّهِ عَلِيمًا) (سورۀ نساء، آیۀ۷۰). (وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرَاً بَصِيرًا) (سورۀ اسراء، آیۀ ۱۷؛ سورۀ فرقان، آیۀ ۵۸).

6.. (وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلاً)؛ سورۀ نساء، آیۀ ۸۱، ۱۳۲ و ۱۷۱؛ سورۀ احزاب، آیۀ ۳، ۴۸؛ (کفی‏ بِرَبِّک وَکيلاً) (سورۀ اسرا، آیۀ ۶۵).

7.. (وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَلِيًّا) (سورۀ نساء، آیۀ ۴۵).

8.. (وَكَفَىٰ بِاللَّهِ نَصِيرًا) (سورۀ نسا، آیۀ ۴۵).

9.. (كَفَىٰ بِرَبِّكَ هَادِيًا وَ نَصِيرًا) (سورۀ فرقان، آیۀ ۳۱).

10.. (وَ يَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدَاً بَيْنِى وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ ٱلْكِتَابِ) (سورۀ رعد، آیۀ ۴۳؛ سورۀ نساء، آیۀ ۷۹؛ سورۀ فتح، آیۀ ۲۸).

  • نام منبع :
    روش‌های توان‌افزایی در سختی‌ها
    سایر پدیدآورندگان :
    محسن عطاءالله
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 22766
صفحه از 368
پرینت  ارسال به