در قرآن کریم برای از بین رفتن این نگرانیها، روشهای مختلفی به کار رفته است که در سه جای آن، برای این منظور، از علم و آگاهی خدای تعالی نسبت به حُزن و دلتنگی پیامبر صلی الله علیه و اله استفاده شده است. مورد اوّل در سوره مبارک یس است. از آیه ۶۹ این سوره۱ برداشت میشود که مشرکان، قرآن را شعر میپنداشتند و بر این اساس، پیامبر خدا صلی الله علیه و اله را به شاعر بودن متّهم میکردند. همچنین در آیه دیگری از همان سوره، از برگزیدن معبودانی غیر از خدا توسط مشرکان و اعتقاد آنان به یاریرسانی از معبودان خود، سخن به میان آمده است.۲ این اتّهامات و سخنان باطل مشرکان، نگرانی و حزن پیامبر صلی الله علیه و اله را در پی داشت، به همین جهت در آیه ۷۶ این سوره پیامبر صلی الله علیه و اله از غمگین شدن به خاطر این اتّهامات و سخنان شرکآمیز نهی میشوند. البته بعید نیست مراد از «قولهم» با توجه به ذکر نشدن مقول قول، هر سخنی باشد که شأنیت اندوهگین کردن پیامبر صلی الله علیه و اله را داشته باشد، نه فقط سخنان یادشده در آیات پیشین. در هر حال، آنچه مربوط به این بحث است، مطلبی است که در ادامه آیه بیان شده است و آن این که خداوند، به تمام فعاليتهای پيدا و پنهان كافران آگاهی دارد.
(فَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ.۳
پس سخنانشان تو را غمگين نسازد. ما آنچه را پنهان میدارند و آنچه را آشكار میكنند، میدانيم).
تعلیل نهی از حزن بر اقوال مشرکان به وسیله بیان علم الهی به تمامی رفتار آنان، بیانگر این است که توجّه به آگاهی خدا از عوامل رفع حزن و اندوه خواهد بود.
مورد بعدی در سوره مبارک انعام بیان شده است، آن جا که میفرماید:
(قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لاَ يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللّهِ يَجْحَدُونَ.۴