امّا شکل سوم همراهیِ الهی، «معیّت قهّاریه» است که هر جا تحقّق یابد، به کمینگاه خدا برای تبهکاران و توطئهگران، تبدیل میشود. نمونهاش، همراهی خدا با منافقانی است که مخفیانه به خلوتهای شبانه رو میآورند و در باره آنچه مورد رضای خدای سبحان نیست، به گفتگو مینشینند؛ امّا خداوند نه تنها با آنان است، که نسبت به آنچه میکنند، احاطه تام دارد.
(یَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ یُبَیِّتُونَ ما لا یَرْضی مِنَ الْقَوْلِ وَکانَ اللَّهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحیطاً.۱
آنها زشتکاریِ خود را از مردم پنهان میدارند؛ امّا از خدا پنهان نمیدارند، و هنگامی که در مجالس شبانه، سخنانی که خدا راضی نبود میگفتند، خدا با آنها بود. خدا به آنچه انجام میدهند، احاطه دارد).
توجّه به چنین همراهیای از سوی دشمنان میتواند از راههای تضعیف روحیه آنان به شمار آید. لذا در بخش تضعیف جبهه باطل نیز کاربرد خواهد داشت.
گفتنی است که گاه قرآنکریم از همراهی و مصاحبتی سخن میگوید که جامع بین این اقسام است. باز در تاریخ پرماجرای حضرت موسی علیه السلام وقتی وی به همراه برادرش هارون، مأموریت حرکت به سوی فرعون را دریافت کرد، از سابقه خویش مبنی بر قتل یکی از قبطیان و احتمال عدم موفّقیت در این مأموریت الهی اظهار بیم کرد؛۲ امّا خداوند فرمود:
(کَلَّا فَاذْهَبا بِآیاتِنا إِنَّا مَعَکُمْ مُسْتَمِعُونَ.۳
چنین نیست! [آنان کاری نمیتوانند انجام دهند.] شما هر دو با آیات ما بروید، ما با شما هستیم و [سخنانتان را] میشنویم).
اگر در آیه تنها معیّت رحیمیه مطرح بود، باید میفرمود: من با شما دو نفر هستم و از تعبیر «مَعَکُما» استفاده مینمود؛ چنان که قبلاً به آن اشاره شد؛۴ امّا فرمود: «معکم». بنا بر این، در صحنه تقابل موسی علیه السلام با فرعون، همراهی خدا با موسی و