229
روش‌های توان‌افزایی در سختی‌ها

دو. نصرت

از دیگر تعبیراتی که در قرآن برای تقویت خدا ـ ‌پشتیبان مورد استفاده قرار گرفته است، واژه «نصر» است.۱ لغت‌شناسان، واژه «نصر» را به معنای یاری نمودن دانسته‌اند.۲ برخی نیز معتقدند که تنها وقتی تقویت و یاری در برابر شیء مخالف صورت بگیرد، «نصرت» اطلاق می‌شود؛ امّا اگر یاری رساندن بدون در نظر داشتن طرف مقابل فرض شود، به معنای «اعانت» است.۳ همچنین گفته شده که این واژه اگر با حرف «عَلی» متعدّی گردد، به معنای غلبه و پیروزی خواهد بود۴ و در صورت تعدّی با حرف «من» معنای نجات و خلاصی را افاده می‌کند.۵

در فرق میان «ولی» و «نصیر» هم گفته شده که ولی، کسی است که همه کارهای مولی علیه را انجام می‌دهد؛ امّا نصیر، قسمتی از آن را.۶ گروهی نیز معتقدند که ولی، شخصاً متکفّل امور مولی علیه می‌شود؛ امّا نصیر، خودِ شخص کار را انجام می‌دهد، امّا چون به تنهایی نمی‌تواند، دیگری به کمک او می‌آید.۷

1.. در قرآن كريم، برگرفته‌ها از ريشۀ «نصر» ـ که در ۱۴۳ آیه و در اشتقاق‌های گوناگون تکرار شده است ـ، در حدود ۵۴ بار به خدای سبحان نسبت داده شده است (دانش‌نامۀ عقايد اسلامی، ج۷، ص۲۹۷).

2.. مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۰۸؛ المصباح المنير، ج‏۲، ص۶۰۷.

3.. التحقيق فی کلمات القرآن الکريم، ج‏۱۲، ص۱۴۰. چنان که شیخ طوسی در تفسیر خود، «نصیر» را این طور تعریف کرده است: «هو المعين علی العدو» (التبيان فی تفسير القرآن، ج‏۲، ص۳۵۰). این مطلب از تعریف فراهیدی در العین و ابن منظور در لسان العرب نیز قابل برداشت است؛ زیرا آنها در معنای این کلمه گفته‌اند: «اعانة المظلوم» (کتاب العين، ج‏۷، ص۱۰۸؛ لسان العرب، ج‏۵، ص۲۱۰) و معلوم است باید ظالمی در کار باشد تا در برابر او از مظلوم حمایت شود.

4.. التحقيق في کلمات القرآن الکريم، ج‏۱۲، ص۱۴۰؛ قاموس قرآن، ج‏۷، ص۷۲.

5.. قاموس قرآن، ج‏۷، ص۷۲؛ ترجمۀ تفسیر الميزان، ج‏۱۰، ص۳۱۱؛ التحرير و التنوير، ج‏۱۱، ص۲۴۸.

6.. ترجمۀ تفسیر الميزان، ج‏۱۶، ص۵۲۱.

7.. ترجمۀ مجمع البيان، ج‏۱۹، ص۳۸؛ أطيب البيان فی تفسير القرآن، ج‏۱۰، ص۳۰۸. البته فرق‌های دیگری نیز از سوی صاحب‌نظران مطرح شده است از جمله آن که گفته شده ولی، از روی محبّت به مولی علیه یاری می‌رساند، نه به خاطر ریا و خودنمایی؛ امّا نصیر با هر دو نیت می‌تواند به منصور کمک کند (الفروق اللغوية، ص۵۷۷). یا این که ولی به حکم ولایت و بدون درخواست، حمایت و کمک می‌کند؛ اما نصیر، فریادرس و یاوری است که بعد از تقاضای کمک به یاری انسان می‌شتابد (تفسير نمونه، ج‏۱۶، ص۲۴۱). علاوه بر آن، برخی معتقدند که «وِلایت» با کسر واو همان یاری است، در حالی که «وَلایت» با فتح واو به معنای متولّی امر و سرپرست خواهد بود (مفردات الفاظ القرآن، ص۸۸۵). گروهی نیز نصرت را از لوازم و آثار ولایت شمرده‌اند (التحقيق فی کلمات القرآن الکريم، ج‏۱۳، ص۲۰۲). آنها از آیاتی که نصرت را نتیجۀ ولایت معرفی نموده (سورۀ شورا، آیۀ ۴۶؛ سورۀ هود، آیۀ ۱۱۳؛ سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۵۰) یا نصیر را همراه ولی یا مولی ذکر نموده است (سورۀ بقره، آیۀ ۱۰۷ و ۱۲۰؛ سورۀ نساء، آیۀ ۴۵، ۸۹، ۱۲۳، ۱۷۳؛ سورۀ انفال، آیۀ ۴۰ و...) نتیجه گرفته‌اند که یاری کردن، از لوازم ولایت است به گونه‌ای که اگر ولایت موجود باشد، یاری‌رسانی نیز باید به دست آید، آن گونه که اثر و مؤثّر در پی هم می‌آیند. بنا بر این می‌توان گفت که همیشه از ولی، انتظارِ نصرت می‌رود؛ چرا که این، لازمۀ ولایتش است (ر. ک: «جستاری در معنای واژه ”ولی"»، فصل‌نامۀ امامت‌پژوهی، شمارۀ اول، بهار ۱۳۹۰).


روش‌های توان‌افزایی در سختی‌ها
228

بود؛ و دیگری برای جامعه اسلامی که همان برچیده شدن فتنه و یکپارچه شدن دین خداست. برای تشویق آنان به این امر نیز بر آگاه بودن خدا نسبت به اعمال و رفتارشان تأکید شده است؛ ولی در صورتی که آنان بخواهند به دشمنی و کردار ناشایست خود ادامه دهند، دچار شکست و هلاکتی خواهند شد که بر پایه سنّت الهی۱ در طول تاریخ به سراغشان می‌آید. این پیامدی بود که با انتخاب جنگ و ستیز و روگردانی از پیشنهاد دست برداشتن از مخالفت، خود گرفتار آن می‌شوند؛ امّا ممکن بود با این عملِ مشرکان، یعنی تصمیم بر ادامه جنگ، مسلمانان دچار یأس و ناامیدی شوند و از مبارزه با دشمنان کناره‌گیری کنند. از این رو، خداوند متعال در آخرین آیه مورد بحث، با عبارت «فاعلموا (بدانید)» توجّه ایشان را به این مطلب جلب نموده است که آنان تحت ولایت الهی هستند و یاریِ خداوندی که هم خوب سرپرستی است و هم خوب یاوری، شامل حالشان خواهد بود. پس دیگر جا ندارد در برابر تصمیم کافران، احساس ضعف و ناامیدی به خود راه دهند.

از دیگر آیات مرتبط با این بحث، آیه یازده سوره محمد صلی الله علیه و اله است:

(ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَی‏ لَهُم.۲

این [نصرت مؤمنان و هلاکت و سوء عاقبت کفّار] برای آن است که خداوند، سرپرست کسانی است که ایمان آوردند؛ امّا کافران، سرپرستی ندارند!).

در این آیه، دلیل نصرت و سعادت مؤمنان، و در مقابل، نابودی و سوء عاقبت کافران ـ که در آیات قبل از آن آمده است ـ، این مسئله دانسته شده است که مولای مؤمنان، خدای تعالی است، در حالی که کافران، هیچ مولا و سرپرستی ندارند. ولایت داشتن از سوی خدا برای مؤمنان، عاملی برای افزایش توانمندی آنان در موقعیت‌های ناخوشایند خواهد بود. همچنان که مولا نداشتن دشمنان، عاملی است برای تضعیف روحیه آنان که در «تقویت‌های تضعیفی» به آن اشاره می‌گردد.

1.. سنّت خداوند در بارۀ گذشتگان اين بوده است که همواره مؤمنان را ياری و دشمنان دين را دچار ذلّت و بدبختی کرده است (ترجمۀ مجمع البيان، ج‏۱۰، ص۲۱۷).

2.. سورۀ محمد، آیۀ ۱۱.

  • نام منبع :
    روش‌های توان‌افزایی در سختی‌ها
    سایر پدیدآورندگان :
    محسن عطاءالله
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 22417
صفحه از 368
پرینت  ارسال به