و کنترل موقعیت ناخوشایند، موفّق نخواهیم شد. اگر شخص بخواهد با همان توان عادیای که در زندگی معمول خود دارد، با سختیها رو به رو شود، طبیعی است که ناکام خواهد شد.۱ بنا بر این، بر قراری توازن میان توان روانی و موقعیت ناخوشایند، از مبانی توانمند شدن انسان در برابر سختی و از اصول انتخاب مقابله صحیح و خردمندانه در رویدادهای سخت است. چنانچه ابراز واکنشهای منفی در رویارویی با مشکلات و ناتوانی انسان در کنترل سختیها، از نبود چنین توازنی ناشی میگردد. لذا انتخاب واکنش صحیح و خردمندانه، معلول شناخت و آگاهی از عوامل افزایش دهنده قدرت و توان روحی فرد است.
بدون شک، خداوندی که این قدر نسبت به صبر و پایداری در مشکلات سفارش کرده و آن را مورد تأکید قرار داده،۲ اسباب رسیدن به آن را نیز فراهم نموده است تا بندگانش در هنگام نیاز، به راحتی از آن استفاده کنند و به جَزَع و بیتابی گرفتار نشوند. همانگونه که حوادث و پدیدههای زندگی، تحت اختیار و تقدیر الهی اند، نیرو و توان بردباری را نیز او میدهد. خداوند متعال، هم حوادث را مقدّر میکند و هم قدرت مقاومت در برابر آنها را به فرد میدهد.۳ بنا بر این، وظیفه ماست که با بررسی منابع اسلامی، به این اسباب دست پیدا کنیم و آنها را در زندگی خویش به کار بندیم.
نکته قابل توجه اینکه، این علل و عوامل ـ که کم هم نیستند ـ، تنها با بررسی واژه «صبر» در آیات و روایات به دست نمیآیند؛ چه بسا عواملی که تحت واژه مشخّصی نمیگنجند، امّا در گذر سالم انسان از مشکلات و سختیها تأثیر به سزایی دارند. مانند روشهایی که از آیاتی که در مقام تسلیت و دلداری به اشخاص هستند، استخراج میگردند. این در حالی است که در بیشتر پژوهشهایی که تا کنون در باره این موضوع صورت گرفته است، به «واژهشناسیِ» صبر و مشتّقات آن در متون دینی پرداخته شده و در بیشتر موارد به تبیین مفهوم، انواع و اقسام صبر، رابطه آن با دیگر