خداوند در میان امّتهای نخستین هم هیچ پیامبری را نفرستاد مگر این که مورد استهزای امّت خود قرار گرفت:
(وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الأوّلِينَ * وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ.۱
ما پیش از تو پیامبرانی در میان امّتهای نخستین فرستادیم و هیچ پیامبری بر آنها مبعوث نشد، جز آن که مسخرهاش کردند).
مورد دیگر در سوره مبارک یس بیان شده است. آن جا که پس از نقل سرگذشت چند تن از پیامبران پیشین ـ که مأمور هدایت قوم مشرک و بتپرستی بودند و قرآن از آنها به عنوان «اصحاب القریة» یاد کرده۲ و نقل مخالفتهای این قوم و سرانجام دردناکی که گرفتارش شدند ـ، در جملهای شبیه به آیه قبل، این حالت زشت آنان مورد تأسّف و حسرت خدای سبحان واقع شده است.۳ بیان عمومیت تمسخر با استفاده از «ما»یِ نافیه و استثنای با «إلّا» در آیه هفتم سوره زخرف نیز آمده است که تنها فرقش با دو آیه پیشین این است که به جای «رسول» کلمه «نبی» به کار رفته است.۴
از این آیات به خوبی استفاده میشود که مسخره کردن پیامبران و دعوت کنندگان به سوی خدا، عکسالعمل مشترک همه کافران بوده است؛ چرا که آمدن فعل «کان» و سپس «یستهزؤن» آن هم به صورت فعل مضارع، خود دلیل بر تکرار این عمل است به طوری که عادت و سجیّه آنها شده است. از طرفی، تقدیم «من رسول» یا «من نبی» بر «یستهزؤن» نیز افاده حصر میکند؛ گو اینکه آنها کاری جز استهزای پیامبران نداشتهاند.۵
علاوه بر آیات یادشده ـ که به طور کلّی این صفت زشت را برای همه دشمنان انبیا ثابت مینمود ـ، آیات دیگری هم وجود دارند که در آنها نمونههایی از استهزای دیگر اقوام از امّتهای پیشین بیان شدهاند و با یادآوری سرگذشت آنان، به
1.. سورۀ حجر، آیۀ ۱۰ و ۱۱.
2.. (وَ ٱضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ ٱلْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا ٱلْمُرْسَلُونَ) (سورۀ یس، آیۀ ۱۳).
3.. (يَـٰحَسْرَةً عَلَى ٱلْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ) (سورۀ یس، آیۀ ۳۰).
4.. (وَ كَمْ أَرْسَلْنَا مِن نَّبِىٍّ فِى ٱلْأَوَّلِينَ * وَ مَا يَأْتِيهِم مِّن نَّبِىٍّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ) (سورۀ زخرف، آیۀ ۶ و ۷).
5.. التحریر و التنویر، ج۱۳، ص۱۹.