و سرانجام کارشان به جایی رسید که (گروهی را به قتل رساندند و گروهی را اسیر کردند؛ فَریقاً تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَریقاً).
آخرین مورد، مربوط به جنگ با یهودیان «بنی نضیر» بود. در آن میدان نیز خداوند چنان ترسی بر قلبهای دشمنان افکند که فرصت هرگونه حرکت را از آنان گرفت و خانههای خود را با دست خود ویران کردند:۱
(وَ قَذَفَ فیِ قُلُوبهِمُ الرُّعْبَ یُخْرِبُونَ بُیوتَهُم بِأَیدِیهِمْ وَأَیدِی الْمُؤْمِنِینَ....۲
و [خداوند] در دلهایشان ترس و وحشت افکند، به گونهای که خانههای خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران میکردند).
در متون روایی نیز ایجاد رعب، از عوامل یاری شمرده شده است. در روایاتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله، ایشان برای خود چند ویژگی برشمرده است که از جمله آنها یاری شدن به وسیله هراسافکنی خدا در دل دشمنان است:
أُعْطِیتُ خَمْساً لَمْ یُعْطَهَا أَحَدٌ قَبْلِی جُعِلَتْ لِی الْأَرْضُ مَسْجِداً وَطَهُوراً وَأُحِلَّ لِی الْمَغْنَمُ وَنُصِرْتُ بِالرُّعْبِ وَأُعْطِيتُ جَوَامِعَ الْکلَامِ وَأُعْطِيتُ الشَّفَاعَةَ.۳
پنج چیز به من عطا شده که به کسی پیش از من عطا نشده: زمین برایم مسجد و طهور مقرّر شده و غنیمت بر من حلال شده و به هراس [در دل دشمنان یاری شدهام و کلمات پُر معنا و شفاعت به من عطا شده است.
چنانکه در دعای ندبه نیز در باره ایشان میخوانیم: «ثمّ نصرته بالرعب؛۴ [خداوندا!] سپس پیامبرت را به وسیله رعب و وحشت [ی که در دل دشمنانش افکندی] یاری نمودی». این تعابیر در واقع، به نتیجه تضعیفی که از راه هراسافکنی در دل دشمنان پیامبر صلی الله علیه و اله ایجاد شده است (یعنی نصرت و قوّت ایشان)، اشاره میکند. لذا میتوان نقش تضعیف دشمن به وسیله ارعاب آنان در تقویت روحی انسان را در این گونه تعابیر مشاهده نمود.