269
روش‌های توان‌افزایی در سختی‌ها

ذکر عبارت «کفیناک» به صورت فعل ماضی با این‌که مربوط به آینده است و تأکید آن با حرف «إنّ»، همچنین آوردن ضمیر متکلّم «نا»، ظاهراً اشاره بر حتمی بودن این حمایت است، یعنی به طور مسلّم ما شر آنها را از تو دفع خواهیم کرد.۱ به گفته مفسّران، پنج تن از قریش به نام‌های «عاص بن وائل»، «ولید بن مغیره»، «حرث بن قیس»، «عدی بن قیس» و «اسود بن عبد المطلب» همواره پیامبر صلی الله علیه و اله را مسخره می‌کردند؛ امّا هر کدام به آفت هولناکی گرفتار شدند و با آن آفت از دنیا رفتند۲ و اینچنین کفایت الهی نسبت به پیامبر صلی الله علیه و اله تحقّق یافت.

دو. اعراض

مورد بعدی، مربوط به توطئه‌هایی است که از اعراض و مخالفت اهل کتاب با حق و حقیقت، متوجّه پیامبر صلی الله علیه و اله و به تبع او متوجّه مؤمنان می‌شد:

(وَ قالُوا كُونُوا هُوداً أَوْ نَصاری‏ تَهْتَدُوا... * قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ... وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ * فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِی شِقاقٍ فَسَیکفِیکهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ.۳

اگر آنها (اهل کتاب) نیز به مانند آنچه شما ایمان آورده‌اید، ایمان بیاورند، هدایت یافته‌اند و اگر سرپیچی کنند، جز این نیست که در فکر ایجاد شکاف‌اند، و خداوند، شرّ آنها را از تو دفع می‌کند و او شنونده و داناست).

روگردانیِ اهل کتاب از پذیرش معارف اسلام، موجب شد تا آنان از مخالفان و دشمنان اسلام و مسلمانان به شمار آیند؛ چرا که «شقاق» به معنای شکافتن مطلق و در مقابل «وفاق» است و منظور این است که: برنامه آنان، ایجاد شکاف و اختلاف در میان افراد حقیقت‌طلب و مردم خداپرست بوده، و نظرشان تضعیف روحیه افراد و شکاف ایجاد کردن در اجتماع آنان است.۴ این مخالفت و روگردانی در کنار جمعیت فراوان و امکانات تهاجمی آنها احتمال توطئه‌چینی آنان بر ضدّ مسلمانان را

1.. تفسیر نمونه، ج‏۱۱، ص۱۴۱؛ التحریر و التنویر، ج‏۱۳، ص۷۱.

2.. ترجمۀ مجمع البیان، ج‏۱۳، ص۲۱۹؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج‏۶، ص۳۵۶؛ الدر المنثور، ج‏۴، ص۱۰۷.

3.. سورۀ بقره، آیۀ ۱۳۵ ـ ۱۳۷.

4.. تفسير روشن‏، ج‏۲، ص۲۰۳.


روش‌های توان‌افزایی در سختی‌ها
268

جای دیگر به عنوان عاملی برای تهدید دشمنان۱ و یا تشویق بر انجام رساندن رسالت۲ به کار رفته است.

کاربردها

اینها همه آیاتی بود که بدون ذکر مفعول «کفی»، به وسیله «باء» تأکید بر شایستگی فاعل (کفایت کننده) آن متناسب با جنبه‌ای خاص تأکید می‌نمود؛ امّا در قرآن، نمونه‌هایی از کاربرد این ماده دیده می‌شود که خطاب به پیامبر صلی الله علیه و اله یا مؤمنان، به عنوان مفعول به «کفی» از کافی بودن خدا برای آنها خبر داده است. هر چند در این آیات، به جهت و حیثیت این کفایتْ تصریح نشده است، امّا با توجّه به سیاق و تعابیر به کار رفته در آنها می‌توان آن را حدس زد.

یک. استهزاء

یکی از این آیات، به جریان علنی شدن دعوت پیامبر صلی الله علیه و اله و استهزای وی توسط مخالفان اشاره دارد. همان طور که پیش از این بیان شد، پیامبر گرامی صلی الله علیه و اله در آغاز رسالت خود، به دعوت سرّی مأمور بود، نه علنی. پس از آن که فرمان یافت تا دعوت خود را آشکار کند، قلب ایشان از مخالفت و تمسخر مسخره کنندگان اندوهناک شد.۳ از این رو، خدای سبحان وعده داد که شرّ استهزاکنندگان را از او دور می‌دارد و او را در برابر ایشان کفایت می‌نماید:۴

(فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ * إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ.۵

پس آنچه را به تو فرمان می‌دهیم آشکار کن، و از مشرکان دوری گزین! هر آینه، ما تو را در برابر کسانی که ریشخندت می‌کنند، کفایت می‌کنیم و از دیگری بی‏نیازت می‌گردانیم).۶

1.. (وَ نَضَعُ ٱلْمَوَازِينَ ٱلْقِسْطَ لِيَوْمِ ٱلْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْـٔا وَ إِن كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَ كَفَىٰ بِنَا حَـٰسِبِينَ) (سورۀ انبیا، آیۀ ۴۷).

2.. (ٱلَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ ٱللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَ لَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا ٱللَّهَ وَ كَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا) (سورۀ احزاب، آیۀ ۳۹).

3.. در دو آیۀ بعد از آیۀ مورد بحث به دل‌تنگی پیامبر صلی الله علیه و اله به خاطر سخنان مسخره‌آمیز مشرکان تصریح شده است (ر. ک: سورۀ حجر، آیۀ ۹۵).

4.. تسنيم، ج۷، ص۲۴۷.

5.. سورۀ حجر، آیۀ ۹۴ و ۹۵.

6.. بر گرفته از ترجمه و تفسير قرآن عظيم، سید علی نقی فیض الإسلام.

  • نام منبع :
    روش‌های توان‌افزایی در سختی‌ها
    سایر پدیدآورندگان :
    محسن عطاءالله
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 22615
صفحه از 368
پرینت  ارسال به