خویش، دو برابر خود میدیدند و خدا هر که را بخواهد به یاری خود تأیید میکند. یقیناً در این [ماجرا] برای صاحبان بینش، عبرتی است).
خداوند در این آیه، در مقام هشدار به کافران یا امتنان بر مسلمانان،۱ پس از بیان نمونهای از امدادهایش در جنگ «بدر» ـ که همان دو برابر نشان دادن جمعیت مسلمانان بود ـ، در ضمن قاعدهای کلّی، بر تقویت بندگان از طریق یاری خویش تصریح میفرماید. ذکر این قاعده پس از یادآوری امدادرسانی در جنگ، بیانگر این است که یاری خدا در قالب امدادهای غیبی، از عوامل ایجاد تقویت و تأیید رزمندگان است. حال فرقی نمیکند که اثر این تقویت، علاوه بر حمایت روانی و درونی رزمندگان، در خارج نیز به صورت غلبه ظاهری نمایان شود یا فقط در حدّ همان تقویت روحی و عاطفی کارایی داشته باشد. در هر صورت، نقش نصرت الهی در قوّتبخشی به رزمندگان، قابل انکار نخواهد بود.
غیر از این دو آیه، آیات دیگری نیز وجود دارند که در آنها از نصرت الهی به عنوان روشی برای تقویت روحی افراد استفاده شده است؛ امّا چون به صورت یادآوریِ نصرت و یاری ـ که قبلاً صورت گرفته است ـ، بیان شدهاند، در تقویت «نصرتْیادی» جای میگیرند.
سه. تأیید
تأیید الهی از دیگر مصادیق تقویت خدا ـ پشتیبان است. کسی که تأیید الهی شامل حالش شده، خود را مورد پشتیبانی او میداند. کسی هم که خدا حامی و پشتیبان اوست، صبر بر مشکلات و سختیها برایش آسان خواهد بود؛ چرا که یاریِ الهی، به کمک او آمده است. از طرفی «تأیید» مصدر واژه «أید» است که در لغت به معنای نیرو و توان آمده است.۲ پس کسی که مورد تأیید خداست، یعنی خدا او را نیرومند ساخته است؛ نیرویی که برای رفتار مناسب در دشواریها به کار میرود و تاب و توان فردِ مبتلا به سختی را افزایش میدهد.