225
روش‌های توان‌افزایی در سختی‌ها

(إِنْ تَتُوبَا إِلَی اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَیهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَائِکةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِیرٌ.۱

اگر از کار خود توبه کنید [به نفع شماست، زیرا] دل‌هایتان از حقْ منحرف گشته؛ و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید [، کاری از پیش نخواهید برد]؛ زیرا خداوند، یاور اوست و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان، پشتیبان اویند).

این آیه و سه آیه قبل از آن، مربوط به ماجرای پیامبر صلی الله علیه و اله با بعضی از همسرانشان است که پیامبر صلی الله علیه و اله به خاطر رضایت برخی از آنها، پاره‌ای از حلال‌ها را به وسیله سوگند خوردن بر خود حرام نمود.۲ در حالی که به آنان سفارش نمود که این مطلب فاش نشود؛ امّا بر خلاف دستور پیامبر صلی الله علیه و اله، قسمتی از آن را فاش کردند و موجب ناراحتی شدید پیامبر خدا صلی الله علیه و اله گشتند، تا حدّی که در بعضی از روایات آمده است که بعد از این ماجرا یک ماه از همسران خود کناره‌گیری نمود.۳

از آن‌ جا که این جریان در قلب پاک و روح عظیم پیامبر صلی الله علیه و اله تأثیر زیادی داشت، خداوند متعال در آیه یادشده، با آوردن ضمیر «هو» عنایت خاصه‌اش را به آن جناب

1.. سورۀ تحریم، آیۀ ۴.

2.. این‌که آن حلالی که پیامبر صلی الله علیه و اله بر خود حرام نمود و آن سرّی که فاش شد کدام بود، بین مفسّران، اختلاف نظر وجود دارد. یکی از اقوال این است که: پیامبر صلی الله علیه و اله گاه که نزد «زینب بنت جحش» (یکی از همسرانش) می‏رفت، زینب او را نگاه می‏داشت و از عسلی که تهیه کرده بود خدمت وی می‏آورد. این سخن به گوش «عایشه» رسید، و بر او گران آمد. می‏گوید: من با «حفصه» (یکی دیگر از همسران پیامبر) قرار گذاشتیم که هر وقت پیامبر صلی الله علیه و اله نزد یکی از ما آمد، فوراً بگوییم: آیا صمغِ «مغافیر» خورده‏ای؟! (مغافیر، صمغی بود که از یکی از درختان حجاز به نام «عُرفُط» تراوش می‏کرد و بوی نامناسبی داشت). این در حالی بود که پیامبر صلی الله علیه و اله مقید بود هرگز بوی نامناسبی از دهان یا لباسش شنیده نشود؛ بلکه به عکس اصرار داشت همیشه خوش‌بو و معطّر باشد! به این ترتیب، روزی نزد «حفصه» آمد، او این سخن را به پیامبر صلی الله علیه و اله گفت. ایشان فرمود: من «مغافیر» نخورده‏ام؛ بلکه عسلی نزد زینب بنت جحش نوشیدم، و من سوگند یاد می‏کنم که دیگر از آن عسل ننوشم (نکند زنبور آن عسل، روی گیاه نامناسبی و احتمالاً مغافیر نشسته باشد)؛ ولی این سخن را به کسی مگو (مبادا به گوش مردم برسد، و بگویند چرا پیامبر غذای حلالی را بر خود تحریم کرده؟ و یا از کار پیامبر در این مورد و یا مشابه آن تبعیت کنند، و یا به گوش زینب برسد و او دل‏شکسته شود). امّا سرانجام او این راز را افشا کرد. بعداً که معلوم شد اصل این قضیه توطئه‏ای بوده است، پیامبر صلی الله علیه و اله سخت ناراحت شد و آیات ابتدایی سورۀ تحریم نازل گشت و ماجرا را چنان پایان داد که دیگر این گونه کارها در درون خانۀ ایشان تکرار نشود (تفسیر نمونه، ج‏۲۴، ص۲۷۲).

3.. ترجمۀ مجمع البیان، ج‏۲۵، ص۱۲۸.


روش‌های توان‌افزایی در سختی‌ها
224

پاهایی دارند که بدان راه روند، یا دست‌هایی دارند که با آن بگیرند، یا چشم‌هایی دارند که با آن ببینند یا گوش‌هایی دارند که با آن بشنوند؟! بگو: شریکانی را که برای خدا قرار داده‌اید بخوانید. سپس بر ضدّ من هر نقشه و نیرنگ که دارید به کار برید و مهلتم مدهید. به یقین، سرپرست و یاور من خدایی است که این کتاب را فرو فرستاده و هموست که شایستگان را سرپرستی می‌کند).

در آیات فوق، ابتدا معبودان مشرکان را موجوداتی همسان با خود آنان معرفی می‌نماید. سپس برای آزمودن ناتوانی آنها از مشرکان خواسته می‌شود تا نیازهای خود را از بت‌هایشان درخواست کنند. در ادامه، با طرح سؤالاتی به عجز و ناتوانی آنان و در عین حال، توبیخ مشرکان می‌پردازد و ثابت می‌نماید که خود این بت‌پرستان از آن بت‌ها برتر و تواناترند. پس از آن، پیامبر صلی الله علیه و اله از جانب خدا مأمور می‌شود تا در مقام ردّ و ابطال عقیده بت‌پرستی، مشرکان را به مبارزه علیه خویش دعوت کند۱ و به آنان اعلام نماید که خدا در برابر کید مشرکان، ولیّ و یاور اوست. یادآوری این سخن که پیامبر صلی الله علیه و اله تحت ولایت خداست و او از افراد صالحی است که خدا سرپرست آنهاست، آن هم پس از طرح توطئه مشرکان، علاوه بر اثبات بی‌خاصیّت بودن بت‌ها و تضعیف بت‌پرستان، نشان‌دهنده جایگاه القای این کلام و نقش اعتقاد به ولایت الهی در توانمندسازی انسان در چنین موقعیت‌هایی است.

افزون بر کید مشرکان، در برابر توطئه‌ای که برخی از همسران پیامبر صلی الله علیه و اله برای وی فراهم کرده بودند، حمایت و پشتیبانی خدا بود که موجب تقویت و توانمندی او شد. خدای سبحان در اوایل سوره مبارک تحریم خطاب به دو تن از همسران پیامبر صلی الله علیه و اله که مرتکب خطایی شده بودند، می‌فرماید:

1.. «كيدون» مركب از فعل امر «كيدوا» از «كيد»، به معنای فكر كردن و توطئه چيدن، و نون وقايه است. كسرۀ نون دلالت بر حذف «ياء» متكلّم دارد. بنا بر اين، «كيدون» يعنی عليه من توطئه كنيد. «انظار» مصدر «لاتُنظِروا» به معنای مهلت دادن است. «لاتُنظِرون» نيز مركب از فعل نهی و نون وقايه است؛ يعنی: مرا مهلت ندهيد (تفسير راهنما، ج‏۶، ص۲۸۲).

  • نام منبع :
    روش‌های توان‌افزایی در سختی‌ها
    سایر پدیدآورندگان :
    محسن عطاءالله
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 22872
صفحه از 368
پرینت  ارسال به