چهار. قطعیت عدم ایمان!
اعتقاد و یقین به اینکه برخی از انتظارات انسان در طول زندگی هرگز برآورده نخواهد شد، عاملی است برای تعدیل خواستهها. اگر کسی باور کند که تلاش او در مواردی خاص، بیفایده است و امیدی به اثرگذاری در آن موارد نداشته باشد، دیگر تلاش دوچندانی نخواهد داشت؛ بلکه همه تلاشش را مصروف مواردی میکند که انتظار تأثیر دارد. چنین شخصی چون خواستههایش متعادل و مطابق با واقعیت است، در رویارویی با آن موارد، از اینکه خواستهاش تأمین نشده، احساس نگرانی نمیکند و با وضعیت موجود به راحتی کنار میآید. این، خود عاملی است برای کامیابی و موفّقیت.
یکی از راههای رسیدن به چنین باوری، اعلام صریح و قاطعانه به بی نتیجه بودن تلاش در آن موارد خاص است. به همین علّت، خداوند متعال در قرآن کریم، این نکته را به طور آشکار به پیامبر صلی الله علیه و اله اعلام مینماید که هر چند نسبت به هدایت مردم حریص باشی و هر چند تو از ایشان مزدی نخواهی، و هر چند بر آیات آسمانی و زمینی با همه زیادیاش مرور کنند، امّا بیشتر مردم ایمانآورنده نخواهند بود. آنها هم که ایمان بیاورند، ایمان بیشترشان خالص نیست؛ بلکه آمیخته با شرک است.
(وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ * وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ * وَكَأَيِّن مِّن آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ * وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ.۱
و بیشتر مردم، هر چند اصرار داشته باشی، ایمان نمیآورند! و تو [هرگز] از آنها پاداشی نمیطلبی. آن نیست مگر تذکّری برای جهانیان! و چه بسیار نشانهای [از خدا] در آسمانها و زمین که آنها از کنارش میگذرند، و از آن رویگرداناند! و بیشتر آنها که مدّعی ایمان به خدا هستند، مشرکاند!).
بنا بر این، دلیلی ندارد که از گمراهی آنان اندوهناک شوی و با کوشش فراوان در راه ایمان و هدایت آنها خود را به زحمت اندازی! چرا که خداوند، دانای نهان و