یا فرهنگی اجتنابناپذیر تبديل شده است و بر همگان تحميل ميشود. از اینرو، هدیهای که باید از روی عشق و محبّت تهیه و تقدیم میشد، به خاطر جبر اجتماعی، تهیه میشود. اين عامل، باعث شده است که اهدای هدایا نه تنها تأثير مثبت خود را از دست بدهد و محبّت و دوستي از آن ایجاد نشود یا افزایش و تعمیق آن را به دنبال نداشته باشد، بلكه ممکن است در بسياري از موارد، ناراحتي يا كدورت ايجاد كند و پيامدهاي منفي به دنبال آورد. بنا بر اين، به نظر میرسد که از بين رفتن آثار مثبت هديه را باید در تحميلي بودن و کلیشهای شدن آن جستجو كرد. هدایای اینچنینی، نه در کام هدیهگیرنده شیرینی چندانی خواهد داشت و نه بر هدیه دهنده، گوارا و لذّتبخش خواهد بود! به نظر میرسد که اگر در این رسم، هدیه دهنده و هدیه گیرنده، هر دو هیچ گونه تحمیلی را احساس نکنند، تأثیر محبّتآفرینی آن، دوباره خود را نمایان خواهد ساخت.
راهکار مقابله با آسیبها
بررسی موارد و مصادیق متعارفی که اهداي هدیه را تحمیلی میکند، نشان میدهد که مهمترین راهکار مقابله با آفات و آسیبهایی که خاصیت محبّتافزایی را از هدیه زایل میسازد، نوعی قالبشکنی و خروج از قالبهای عرفی اهدای هدیه است. از آنجا که از قالبهای عرفیِ اهداي هدیه نمیتوان انتظار محبّتافزایی فراواني داشت، باید برای محافظت از آثار مطلوب هدیه، قالبشکنی کرد و از روش اهداي هدیة غیرمنتظره استفاده کرد.
تجربه ثابت کرده است كه اگر به طور غير منتظره و بی آن که توقّعی