بود، خود را برتر از دیگری نمیدانست. این نگاه سلمان به خود، سعة صدر و طمأنینهای به او بخشیده بود که از این گونه پرسشها خشمگین نشود و با نگاهی واقعبینانه، پاسخی منطقی به سؤال کننده بدهد. با این نگاه نسبت به فضایل انسانی، هیچ کسی نميداند که نسبت به دیگری، برتریِ معنوی دارد یا نه! هیچ کس نمیداند که نسبت به همنوع خود در نزد خدا از محبوبیت بیشتری برخوردار است یا نه! این امر، اقتضا میکند که انسان نسبت به همگان، ادب را رعايت کند و حرمت آنان را پاس بدارد و نسبت به آنان فروتن باشد؛ اگرچه از نظر علمی یا جایگاه اجتماعی و یا مال و ثروت نسبت به او برتری زیادی داشته باشد. بنا بر این، انسان مؤمن در برابر همنوع خود فروتن است؛ زیرا احتمال برتریِ او را در پیشگاه خدا میدهد.
اين موضوع به خوبي در سيرة معصومان علیهم السلام قابل مشاهده است؛ آنان ضمن این که در برابر همنوعان خود فروتن بودند، هرگز اجازه نميدادند که مسلمانان نسبت به آنان فروتنی را از اندازه بگذرانند و خود را خوار سازند.
در روايتي نقل شده است كه مردي به نزد پيامبر صلی الله علیه وآله آمد و به هنگام صحبت با ايشان زبانش به لكنت افتاد. پيامبر صلی الله علیه وآله به او فرمود:
هَوِّن عَلَيكَ، إِنّي لَستُ بِمَلَكٍ، أَنا ابنُ اِمرَأَةٍ تَأکُلُ القَدیدَ.۱
آرام باش! من پادشاه نيستم؛ من فرزند زنی از قریشم که گوشت نمکسود میخورد.۲
امام علي علیه السلام نيز وقتي پدر و پسري ميهمان ايشان ميشوند، به هنگام